نقد و بررسی «پدر»: آنتونی هاپکینز یکی از بهترین بازی های خود را در این درام دلخراش ارائه می دهد

چه فیلمی را ببینید؟
 

فلوریان زلر به طرز ماهرانه ای بازی صحنه ای خود را برای ترسیم پرتره ای غم انگیز از والد سالخورده ای که از زوال عقل رنج می برد، اقتباس می کند.

زوال عقل دنیای خودش است. ما که از مکان، زمان و هویت دور نیستیم، نمی‌توانیم امیدوار باشیم که همان افرادی باشیم که همیشه بودیم، زیرا هویت‌های ما بر زمین شکننده خاطره و مکان استوار است. تماشای ورود یکی از عزیزان به این دنیا و دانستن اینکه آنها هرگز به دنیای ما بازنخواهند گشت، دردناک و دلخراش است. فلوریان زلر اقتباسی از نمایشنامه خودش، پدر ، این فقدان را از طریق کارگردانی متفکرانه، داستان سرایی دقیق و یک اجرای باورنکردنی دیگر بررسی می کند آنتونی هاپکینز . بله، این فیلم به شدت غمگین است، اما هرگز قابل استثمار نیست، زیرا برای همدردی خستگی ناپذیر با مردی که از واقعیتش جدا شده است، کار می کند. فیلم به آرامی و بی سر و صدا عقلانیت را رد می کند زیرا ما جهان را از چشمانی می بینیم که دیگر نمی فهمند چه اتفاقی دارد می افتد. عمیقاً همدل و کاملاً متحرک، پدر از ارائه آرامش آسان به نفع پذیرش حقایق دشوار خودداری می کند.

آنتونی (هاپکینز) در یک آپارتمان در لندن زندگی می کند. او با طبع وحشیانه و رفتار پرخاشگرانه خود، مراقبان را به شدت به تعجب دخترش آنا رد می کند. اولیویا کولمن ). آن می تواند ببیند که پدرش در حال فرار است، و رفتار آنتونی فقط باعث ناراحتی او، همسرش پل می شود. روفوس سیول و هر کس دیگری که از مسیر پیرمرد عبور کند. اما سردرگمی آنتونی تنها زمانی عمیق‌تر می‌شود که به نظر می‌رسد زمان دیگر معنا ندارد، او نمی‌تواند موقعیت مکانی خود را پیگیری کند، افراد اطرافش را نمی‌شناسد، و با این حال اصرار دارد که می‌تواند از خودش مراقبت کند. به تدریج، دنیای آنتونی شروع به فروپاشی می کند، زیرا او بیشتر به سمت زوال عقل می لغزد.

مهارت و مهارت از پدر این است که زلر هرگز نیازی به تغییر واقعیت یا حرکت به سمت خارق‌العاده ندارد. در عوض، او می‌داند که نگاه درست به جهان از دیدگاه آنتونی به معنای گیج کردن هدفمند مخاطب بر اساس حقایقی است که از قبل دارند. بنابراین، برای مثال، در یک صحنه ما با آن ملاقات می‌کنیم و اولیویا کولمن نقش او را بازی می‌کند، بنابراین زمانی که آن بعداً برمی‌گردد و نقش او را بازی می‌کند، سردرگمی او را درک می‌کنیم. اولیویا ویلیامز . حقایق اساسی - آنتونی دختری به نام آن دارد که او را چک می کند - یکسان است، اما او دیگر نمی تواند دخترش را بشناسد، اما وانمود می کند که همه چیز خوب است زیرا می داند اگر شروع به متهم کردن او به شخص دیگری کند، آنها. فکر می کنم او دیوانه است آنتونی مجبور می شود با زوال عقل خود بازی کند تا عمق بیماری خود را پنهان کند.

تصویر از طریق Sony Pictures Classics

زلر همچنین از لمس‌های ظریفی در سرتاسر استفاده می‌کند، مانند عمود و ثابت نگه‌داشتن کادر، اما تغییر تنظیمات به‌گونه‌ای که حتی اگر قرار است آنتونی در مطب پزشک باشد، همان شکل، ساختار و زوایای قائم تختش را داشته باشد، که به احساس سرگردانی ظریف مخاطب آنتونی خانه است، اما خانه نیست، و همه چیز به نوعی با هم محو می‌شود، نه از طریق تصاویری بسیار سبک، بلکه از طریق یک بریدگی آهسته. چه چیزی باعث می شود پدر خیلی نگران کننده است که زلر چقدر آن را بی سر و صدا بازی می کند. هر تغییری بدون اعلام خود به وجود می‌آید و اعتماد به این تغییرات، واقعیت آنتونی را بیشتر منحرف می‌کند.

همه این عواقب به دلیل عملکرد غنی و غم انگیز هاپکینز با زندگی همراه است. هاپکینز و زلر جسورانه انتخاب می‌کنند که آنتونی دوست‌داشتنی نباشد - او اغلب نسبت به احساسات دیگران بی‌رحم است و در برابر هرگونه تلاش برای کمک عقب‌نشینی می‌کند - اما همچنان ما را وادار می‌کنند با شرایط او همدردی کنیم. می‌توانیم از طریق هاپکینز ببینیم که ترس آنتونی را هدایت می‌کند، این ترس به او منجر می‌شود که او را سرکوب کند، و او می‌جنگد تا کنترلی را که می‌تواند بر دنیایی که دیگر نمی‌فهمد، اعمال کند. در این یک شخصیت، هاپکینز باید شکاف بین پدر سلطه جو تا فرزند ترسیده را بپوشاند، و او این کار را با فرمان و اعتبار کامل انجام می دهد. در حرفه ای پر از اجراهای به یاد ماندنی، کار او در پدر جزو بهترین های اوست

او توسط یک بازیگر عالی احاطه شده است و حضور کولمن برای ساخت فیلم ضروری است. این داستان متعلق به آنتونی است، اما کولمن به ما به اندازه آن می‌دهد تا ببینیم وضعیت بد پدرش چگونه بر او تأثیر می‌گذارد و چگونه سعی می‌کند چهره‌ای شجاع داشته باشد. شما همچنین می‌توانید از طریق لحظات کوچکی که کولمن هر بار که آنتونی او را با خواهرش مقایسه می‌کند، به ما می‌دهد چیزهای زیادی درباره زندگی آن بگویید، یا اینکه آن از تعارف بی‌ضرر پدرش روشن می‌شود. چیزی که این اجرای غنی را تبدیل می کند این است که چگونه کولمن به ما اجازه می دهد آن را نه فقط در رابطه با زوال عقل پدرش، بلکه کلیت رابطه آنها را ببینیم، حتی اگر فیلم خود تمرکز خود را بر سال های گرگ و میش آنتونی حفظ کند. گفتن این همه بدون استفاده از فلاش بک یا توضیح سنگین قابل توجه است.

پدر ساعت آسانی نیست، به خصوص برای هرکسی که تا به حال زوال ذهنی والدین یا پدربزرگ و مادربزرگ خود را تماشا کرده باشد، اما هرگز استثمارگر و بی رحمانه نیست. فیلم دلخراش و غم‌انگیز است زیرا واقعیت این وضعیت است. ظلم از آنتونی یا اطرافیانش نمی آید. ظلم خود زمان است زلر با قاطعیت کاتارسیس ساده یا لحظه ای از وضوح را رد می کند که در آن همه چیز بین آنتونی و آن التیام یابد. اما فیلم به طرز عجیبی زیباست که چقدر تزلزل‌ناپذیر است و عشق عمیقی را به آنتونی نشان می‌دهد، حتی زمانی که او در بدترین حالت خود قرار دارد، حتی زمانی که اکثراً رفته است.

رتبه: الف-

پدر در تاریخ 18 دسامبر در سینماهای ایالات متحده اکران خواهد شد.