9 فیلم ترسناک روانشناختی که به طور جدی با سر شما آشفته می شوند
- دسته: لیست کنید

همانطور که کاتالوگ متنوع و غرورآمیز فیلم های ترسناک نشان می دهد ، انواع مختلفی برای ترساندن مخاطب وجود دارد ، اما ترسناک روانشناختی یک روش خاص برای ایجاد مشکل است. همه سینما تمرینی برای همدلی است ، اما کشاندن مخاطب به درون چاله های ذهن آشفته به بینایی ، دقت فنی و تمایل به تماشای بیننده خود در جهنم مطلق نیاز دارد.
ما نگاهی می اندازیم به برخی از فیلم های ترسناک روانشناختی مورد علاقه من که واقعاً در ذهن من قرار گرفتند و کارهای کثیف انجام دادند. این فیلم ها لزوماً در مورد روانشناسی نیستند ، گرچه بسیاری از آنها ذاتاً ژانر هستند ، اما فیلم هایی هستند که به شما احساس می کنند یک اپیزود روانشناختی دارید - فیلم هایی که هراس ها ، اضطراب ها ، عذاب ها و مصائب شخصیت های خود را از مخاطب به طوری که شما را به یک تجربه هرج و مرج ذهنی منتقل می شود.
بنابراین عناوینی مانند این را نخواهید دید سکوت بره ها یا اهریمنی - آنها بهترین فیلم های ساخته شده در ژانر وحشت روانشناختی هستند ، اما تأثیر آنها متفاوت است. آنچه در اینجا خواهید یافت ، مجموعه ای از فیلمهای freakout با پرداخت مالیات ذهنی است که روان شما را تحریک می کنند و شما را از طریق زنگ در می آورند. هیچ
این واضح است که در هیچ کجای یک لیست جامع وجود ندارد ، این مجموعه ای از فیلم های مورد علاقه من (یا شاید ترسناک ترین) است که ذهن من را به هم می ریزد. در امتداد همان اندیشه لیست من فیلم های خیره کننده بصری ، گاهی اوقات من فقط دوست دارم چند فاو را جشن بگیرم بدون اینکه وارد رده بندی و رده بندی شوم. این را به عنوان یک زمینه شروع ، یک شروع کننده مکالمه و چند مورد از موارد مورد علاقه شخصی من در نظر بگیرید و مطمئن باشید که این مکالمه در نظرات با فیلم هایی که بیشتر شما را به هم ریخته اند ، خاموش خواهد ماند.
نردبان یعقوب

تصویر از طریق تصاویر TriStar
بخشی از فیلم جنگی ، بخشی از هیجان سیاسی و همه عذابهای احساسی ، Jacob’s Ladder یکی از ترسناک ترین ، بلندپروازانه ترین و ماندگارترین فیلم های سفرهای سرگردانی است که تاکنون ساخته شده است. ستاره های فیلم تیم رابینز به عنوان جیکوب سینگر ، مردی که در بین یک کابوس و واقعیت پس از یک آسیب دیدگی اسرارآمیز در میدان نبرد ویتنام ، در یک برزخ توهم زا شکنجه می شود. جیکوب که در کابوس های مکرر جنگ ، غم و اندوه ناشی از مرگ پسر جوانش گرفتار شده است ، و مجموعه ای از چشم اندازهای مکرر و حملات وحشت که او را برای رسیدن به قدرت درک مجدد واقعیت احساس می کند ، سعی می کند در حالی که می جنگد با زندگی پس از جنگ سازگار شود سو growing ظن در حال رشد او ممکن است در جهنم باشد.
کارگردانی شده توسط جاذبه مهلک چکش آدریان لین ، Jacob’s Ladder از همان لحظه های اول مخاطب را محکم می گیرد و هرگز رها نمی کند. ایستگاه های مترو بدون خروج ، بابانوئل های جیب بردار و چشم انداز نفوذ اهریمنی ها ، یعقوب را عذاب می دهد. کل فیلم از نگاه غیر قابل اعتماد ، اما همیشه دلسوزانه او ارائه شده است. تیم رابینز عملکردی پر درد و روح در نقش یعقوب ارائه می دهد. اجرایی که به درستی حرفه او را از یک بازیگر مکمل و کمدی به یک بازی دراماتیک قابل احترام ارتقا داد.
دیدن چنین فیلم نامه عجیب و غریب عجیب و غریبی با آزادی از بودجه بزرگ استودیو غیرمعمول است و نتیجه آن یک سفر عصبی و عصبی بصری در یک سوراخ خرگوش افسردگی و اضطراب است که با استفاده از چشم اندازهای ماوراoid النهر روی زمین به ترومای زندگی واقعی ، جنگ ، غم و اندوه و عشق از دست رفته را برانگیخته کنید. همه در داستان دلخراش مردی شکسته است که ناامیدانه به دنبال یک لحظه آرامش است.
جلسه 9

تصویر از طریق تصاویر جهانی
برد اندرسون لغزش کاملاً وحشتناک و آهسته سوز به جنون در یک بیمارستان روانی متروکه اتفاق می افتد ، جایی که تیمی از پاک کننده های آزبست که برای پول نقد تلاش می کنند یک برنامه خطرناک و شتابزده را برای پاکسازی تأسیسات تنها با یک هفته وقت انجام دهند. همانطور که ممکن است انتظار داشته باشید ، خدمه ای که برای این نوع اجراها دور هم جمع می شوید ، سرپا نگه داشتن بهترین گروه ها نیست و با فرارسیدن هفته ، رازهای خطرناک هر یک از افراد در دیواره های خالی از سکنه ، احتمالاً جن زده پناهندگی ، جایی که یک بار همه روشهای بی رحمانه و خام بر روی بیماران انجام می شد. هنگامی که تیم شروع به گوش دادن به ضبط های ریخته شده و عمیقا ناراحت کننده از بیماری می کند که از اختلال شخصیت چندگانه رنج می برد ، هر نوار جدید بیشتر از نوار دیگر گمراه کننده و خنک کننده است و وسواس آنها در مورد بایگانی مانند یک نیروی خورنده دیوانگی در آنها نفوذ می کند.
یک پذیرنده اولیه فیلم سازی دیجیتال ، جلسه 9 مطمئناً از نظر بصری بهترین فیلم در این لیست نیست ، اما اندرسون با استفاده از تصاویر لوکس و فریبنده ، سبک گوتیک فیلم را ارتقا می دهد ، حسی مبهم پوسیدگی و انحطاط روانی بیمارگونه را حفر می کند. جلسه 9 اوج خشونت کاملاً مطابق با تشدید فضایی و بدخلقی قبل از آن نیست ، اما هنگامی که آن را به وحشت ذهن متمرکز کنید ، مانند یک داستان آتش سوزی تجاوز به روان پریشی که در زیر پوست شما فرو می رود ، بازی می کند.
الیزابت دختر ریموند ردینگتون مشتاق است
لازم است در مورد کوین صحبت کنیم

تصویر از طریق آزمایشگاه های اسیلوسکوپ
لازم است در مورد کوین صحبت کنیم یک فیلم شگفت انگیز و جذاب است که یکی از داغترین و دلهره آورترین مسائل در آمریکای معاصر - تیراندازی در مدارس - را به خود اختصاص داده و آن را از طریق روان متلاشی شده خانمی که کاملاً احساس مسئولیت می کند و گرفتار اعمال خشونت آمیز غیرقابل درک او می شود ، شکست می دهد. فرزند پسر. تیلدا سوینتون با شجاعت به عنوان اوا ، مادر به پسری می دهد که به نظر می رسد از همان بدو تولد از همه چیز در جهان ، از جمله مادرش متنفر است. به عنوان یک نوزاد ، بی وقفه فریاد می کشد. او بعنوان یک کودک نوپا پوشک خود را مدتها بعد از اینکه باید به او آموزش دهد ، خطا می کند. در نوجوانی ، او کاملا شوم است. پزشکان می گویند هیچ مشکلی ندارد ، پدر کوین می گوید هیچ مشکلی ندارد ، اما کوین همیشه به او نشان می دهد دقیقاً چه کسی است ، یک هیولای غیر قابل توبه در ساخت ، و او با وحشت و عصبانیت ، هر مرحله از بلوغ او را از زمان جوانه زدن تماشا می کند sociopath به یک آدمکش کامل ، در دام پیوندهای مادر و پسر گرفتار شده است.
جستجوی زمان و حافظه ، لازم است در مورد کوین صحبت کنیم داستان اوا و کوین را به یک کیدیدوسکوپ کابوس و ناشایست از اعمال ناشایست و جنگ روانی بین آنها تبدیل می کند - ما کوین را با بازی سه بازیگر جوان ، راکی دوئر ، جاسپر نیول و عزرا میلر می بینیم که هرکدام به عنوان بازیگران بعدی بدون نقص بازی می کنند. رمزی در کاوش در سفر شنیع و نامتعارف خود ، یک هجوم ذهنی خیره کننده از عذاب روانی ، غنی از استعاره ، که چراغهای قرمز خون از گذشته وحشت و هنوز هم وجود دارد ، اوا را در هر قاب نگه می دارد. و آنها نیز شما را آزار خواهند داد.
تماشا کردن لازم است در مورد کوین صحبت کنیم مثل این است که یک حلقه ناامیدی و درماندگی در گردن شما محکم می شود. این نفس نفس شما را می کشد و رامسی از هر ابزاری در تهیه یک فیلمساز برای سوزن زدن حواس استفاده می کند ، از استقرار مبهم موسیقی chipper گرفته تا نمونه های تخصصی تصاویر شاعرانه. هنگامی که اوا برای خرید تخم مرغ به فروشگاه می رود ، همه آنها خرد می شوند ، و هنگامی که او به خانه می رود ، جشن مهمانی خود را با شکوه ، و پوسته های دندان های خود را بیرون می کشد. و این برای کل فیلم است. اوا از طریق بخش زیادی از شرایط خود ، بخشی خود را آماده می کند. زندانی به یک بدبختی غیر قابل تصور که هرگز نمی تواند فرار کند. به همین ترتیب، لازم است در مورد کوین صحبت کنیم فیلمی است که به سختی می توان از آن دور شد. رامسی هرگز به شما پاسخ های ساده نمی دهد ، و بیشتر از همه آنها را در آخرین لحظات قبل از تیتراژ انکار می کند ، و این فیلم را به یک ماراتن عذاب روحی تبدیل می کند که به نظر نمی رسد هرگز از آن پیشی بگیرید.
برداشتن

تصویر از طریق Anchor Bay Films
آنالین مک کورد سنت خود را در بازی vixens و femma fatales کنار می گذارد برداشتن ، بهترین عملکرد شغلی را به عنوان پائولین ، یک دختر نوجوان آشکارا آشفته که به کمک مورد نیاز خود نمی رساند ، تبدیل کرد. و پائولین می داند که به کمک احتیاج دارد ، اما والدینش این کار را نمی کنند ، و آنها حاضر نیستند بودجه لازم را برای روانپزشکی که مدام درخواست می کند ، بگذارند ، بنابراین در بین جلسات بحث برانگیز درمانی وی با کشیش تحت لیاقت خود (با بازی فرقه نماد فیلم جان واترز ) ، پائولین شیفتگی خود را با آناتومی و روش های پزشکی به خود جلب می کند ، و فقط هبوط خود را به یک وسواس نابجای افزایش می دهد.
پائولین که در مدرسه و خانه خود طرد شده است ، طبق قوانین خودش زندگی را بازی می کند و هر روز که می گذرد با تخیلات گروتسک خود بیشتر درگیر می شود. او آرزوی برخوردهای جنسی انگشتان پا با جسدی نیمه سر بریده را دارد. هنگامی که او بکارت خود را از دست داد ، آن را برنامه ریزی می کند تا قاعدگی کند و تصور کند رودخانه های خون بر او جاری می شوند. تنها کسی که می تواند با او رابطه برقرار کند خواهر کوچک و شیرینش است ( آریل وینتر ) ، کودک طلایی که اتفاقاً در اثر فیبروز کیستیک نیز در حال مرگ است. فقط چند وقت طول می کشد که چشم اندازهایش در زندگی واقعی اش خونریزی کنند و بیشتر اوقات برداشتن زمان اجرا مانند یک کمدی تاریک و ناخوشایند پخش می شود ، و تعادل را با خنده متعادل می کند ، وقتی پائولین به ذهنش خطور می کند که تنها امید خواهرش برای زنده ماندن است ، این فیلم به یک داستان دلخراش ترسناک تبدیل می شود.
اشتباه نکنید ، مک کورد حمل می کند برداشتن روی شانه های همیشه آزاردهنده اش ، اما بزرگترین تعجب اجرای از لاسی های تراسی ، بازیگر نقش مادر سخت گیر و وسواس دیده پاولین است و خود را به عنوان یک بازیگر با استعداد واقعی ثابت می کند ، با یک جیغ اولیه ، کوبنده ترین ضربه عاطفی فیلم را وارد می کند. برداشتن فقط یک فاجعه دلخراش در مورد توهم و روش ترک بیماری روانی نیست ، بلکه یک ورزش فوق العاده م effectiveثر در اضطراب است که با پارانویای آسیب شناسی تجارت می کند (STD ها یک نقوش فعلی هستند) و تصاویر خشونت آمیز معده ، دردناک. به همان اندازه صمیمی ، کاملاً بی نظم و کاملاً زننده ، برداشتن ناراحتی بی دریغ را تحریک می کند ، اما همیشه گرمی را برای ناصحیح و توجه به شخصیت نشان می دهد که در سنت ترسناک بدن بسیار کم است.
راه رفتن مرده فصل 3 eps 2
کشتن یک گوزن مقدس

تصویر از طریق A24
چه کسی می دانست یک بشقاب اسپاگتی می تواند اینقدر ناراحت کننده لعنتی باشد؟ خرچنگ و دندون کارگردان یورگوس لانتیموس کار خود را در ساختن فیلم های تنبیه آمیز ، ناراحت کننده از نظر روانشناختی و از این لحاظ انجام داده است ، کشتن یک گوزن مقدس قوی ترین موفقیت او تاکنون است.
بدبینانه همانطور که منفرد است ، کشتن یک گوزن مقدس یک داستان از جنایت و مجازات است که بی رحمی دمدمی مزاج طلاهای قدیمی را به کار می گیرد تا شکست های انسان را به نمایش وحشتناک توبه تبدیل کند. کالین فارل در نقش دکتر استیون مورفی ، یک جراح ارجمند که در یک زندگی بکر حومه با همسر زیبا چشم پزشک خود زندگی می کند ( نیکول کیدمن ) و دو فرزندشان ، دختر نوجوان کیم ( رافی کسیدی ) و پسر جوان باب ( سانی سولجیچ ) وقتی استیون یک نوجوان غیر معمول را می گیرد ، همه چیز در یک سبد دستی به جهنم می رود ، مارتین ( باری کیوگان ) ، تحت مربیگری وی. رابطه بین افراد دارای یک ناخوشایند قدرتمند است که باعث می شود شما بخواهید از چشمان خود محافظت کنید و از خجالت دست دوم دور شوید ، اما هنگامی که مارتین با خواستگاری برای قربانی کردن استیون ، چشم خود را بر روی استیون بست ، به یک وحشت ابتدایی کامل تبدیل می شود.
با بن بست و پوچ گرایی امضای لانتیموس بازی کرد ، کشتن یک گوزن مقدس فوراً بی حسی ، همیشه معمایی و گاهاً گیج کننده است. انگشت گذاشتن روی دقیقاً همان چیزی که این فیلم است دشوار است ، چه برسد به اینکه چرا در زیر پوست شما عمیق می ماند - جدا از اجرای Keoghan که کاملا مسحور کننده و خونسرد است - اما در ذهن شما می خزد و اختلاف نظر با آن را ایجاد می کند دقت، درستی. یک تراژیکدی ترسناک که از افسانه استخراج شده است (اگر فیلم را بیش از حد مورب می دانید به دنبال داستان ایفیگنیا بگردید) ، کشتن یک گوزن مقدس شما را مستقیماً به دنیایی سورئال از درد می کشاند ، جایی که مونولوگ های چرخان اسپاگتی به کابوس تبدیل می شوند - و مانند هر کابوس واقعی ، توصیف تأثیر با پایان کار تقریباً غیرممکن است.
بازی های خنده دار

تصویر از طریق سنگ / ترنر Concord-Castle
بازی های خنده دار شما را فریب خواهد داد این فیلم هیچ مشتی ندارد ، بنابراین من هم نخواهم کشید. مایکل هانکه وحشت هجوم به خانه در سال 1997 می خواهد شما را مسئول سلیقه شما نسبت به خشونت در سینما قرار دهد ، مخاطب را به همراه شخصیت ها به اسارت بکشاند و شما را مجبور به یک مسیر مجازات تحریک آمیز کند که می تواند کاملاً سادیستی باشد. ساعت خوشایندی نیست.
این فیلم از دو جامعه جوان پوزخند جوان پیروی می کند ( آرنو فریش و فرانک گیرینگ ) ، که در خانه یک خانواده متوسط حومه شهر - مادر آنا ( سوزان لوتار ) ، پدر گئورگ ( تلاش اولریش ) ، و پسر جوان جورجی ( استفان کلاپچینسک من) - و جهنم روانی و خشونت آمیزی را برای آنها به وجود بیاورید ، در حالی که هانکه از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند و همان کار را با مخاطب انجام می دهد. بازی های خنده دار لحظه به لحظه صحنه را پس از صحنه ، لحظه به لحظه ، در حالی که کارهای ناشایست از تحمیل به عذاب کامل رشد می کنند ، شما را از طریق زنگ دار قرار می دهد.
هانکه فیلم را مانند انگشت وسط برای مخاطبانی که به دنبال هیجانات ارزان قیمت می آیند ، شکستن دیوار چهارم ، بازی با واقعیت ، تحریک پرداخت و تسکین که هرگز نخواهد آمد ، و درعوض تحویل یک پرتره خردکننده از رذالت انسان ، قاب می گیرد. در هر لحظه همدست این فیلم عملاً شما را وادار می کند که برای جلوگیری از رژه بی معنی شکنجه ، آن را خاموش کنید. از این گذشته ، شما کسی هستید که ریموت را در دست گرفته اید ، کسی هستید که قدرت دارد همه چیز را متوقف کند. اما شما این کار را نخواهید کرد. اما حتی اگر به نظر می رسد هانکه فراموش کرده است که در تلاش برای مجازات تماشاگران به دلیل زیاده خواهی خود ، بسیار سخت گیر است ، او یک فیلمساز استثنایی است و شما را در تعلیق محرمانه قرار می دهد تا از طریق هر چارچوب رنج ناپذیر ، رنج بکشید. این یک تجربه مالیاتی و گیج کننده است که از طریق صفحه می رسد و سیلی به صورت شما می زند.
در دهان جنون

تصویر از طریق New Line Cinema
وقتی صحبت از جنون منتقل شده از طریق ترس و وحشت روانشناختی می شود ، هیچ کس این کار را مانند لاوکرفت انجام نمی دهد و هیچ کس وحشت لاوکرفت را روی صفحه و همچنین استاد وحشت انجام نداده است. جان نجار با ادای احترام 1994 در دهان جنون .
با مراجعه به بزرگان ادبی ، در دهان جنون تقریباً با داستان جان ترنت رویکردی تقریباً متا نسبت به وحشت روانشناختی دارد ( سام نیل ) ، یک بازرس بیمه که می دانیم در شرف دیوانگی است. هنگامی که ما برای اولین بار با او ملاقات می کنیم ، او در یک سلول پر شده است ، و یک داستان گیج کننده از وحشت پیچ خورده و پایان روزها را به یک روانپزشک می گوید. ترنت در شکار Sutter Cane ، نویسنده مشهور ترسناک لا استفان کینگ (که فیلم به طور همزمان از او احترام می گذارد و سرگرم کننده است) که اخیراً مفقود شده است ، راه خود را به سمت جنون پیدا می کند. هنگامی که ناشر Cane ترنت را برای ردیابی گاو پول نقد خود استخدام می کند ، ذهن محقق هر سنگ احتمالی را برای شکار نویسنده واژگون می کند ، همیشه به دنبال یک کلاهبرداری است ، حتی در حالی که در سفر سورئال که به طور فزاینده ای سلام می کند ، کنترل واقعیت از زیر او خارج می شود به او.
این چیزی نیست که شما آن را یک فیلم منسجم بنامید. در دهان جنون گاهی اوقات منطق خاص خود را تحت فشار قرار می دهد ، و متن نویسی کمی ناخوشایند است ، اما منطق هیچ کجا نزدیک به نقطه نیست و نام بازی نامفهوم است زیرا کارپنتر با مهارت تمام آن وحشت خاص و منحصر به فرد لاوکرفت را به ذهن متبادر می کند - تهدید یک تهدید بزرگ ناشناخته ، دانش خود را از فرود اجتناب ناپذیر خود را به جنون ، و احساسات رو به پایین احساس جهان خود را وارونه.
ناپدید شدن

تصویر از طریق Argos Films
تا به امروز ، اولین بازدید من از ناپدید شدن ( بدون هیچ ردی ) یکی از مخرب ترین تجربه های سینمایی زندگی من باقی مانده است. گریزناپذیر است سالها بعد ، من هنوز در پایان قرار می گیرم ، تحت تأثیر تأثیر و انسانیت ثابت قدم آن ، این فیلم بدون دقت و بدون مراقبت شما را باز می کند و عمداً شما را آسیب پذیر می کند. یک صداقت واقعیت صریح و واقعی وجود دارد که بسیار عمیق تر از ملودرام است و کارگردان جورج اسلوزیر با یک کار هوشمندانه از نویسنده ، یک رمز و راز بی عیب و نقص و مست کننده را ایجاد می کند تیم کرابه ، این نیاز به وضوح دارد حتی اگر از هر ورق زدن صفحه ترس داشته باشید.
Sluzier دام نفیس ایجاد می کند و فریب ساسکیا است ( یوهانا تر استیگ ) ، یک زن جوان درخشان که در یک ایستگاه استراحت در طول یک سفر جاده ای با دوست پسر خود ، رکس ناپدید می شود ( ژن برووت ) در یک فیلم پر از ترفندهای استادانه ، شاید تأثیرگذارترین روش آن باشد ناپدید شدن باعث می شود خیلی زود عاشق ساسکیا شویم به طوری که وقتی او از بین می رود ، نبود او همراه با رکس که با وسواس به دنبال او است ما را تعقیب می کند. ارادت بی پایان او توجه آدم ربای ساسکیا را به خود جلب می کند ، برنارد-پیر دونادیو ،که به دنبال تماس با رکس است ، و در یک فینال وحشتناک و دلهره آور ذهن فک به اوج خود می رسد.
ناپدید شدن دو نوع جنون را ارائه می دهد ، هرکدام به روش خود وحشتناک است - روان پریشی محاسبه کننده یک قاتل زنجیره ای و ناامیدی تاول زده و بدون مانع از یک مرد داغدار که مایل به بستن است. هر یک به اندازه کافی برای کابوس ها به اندازه کافی سوخت است ، اما آنها با هم یین و یانگ رنج انسان هستند ، کاملاً مطابق با یکدیگر ، در انتهای مخالف طیف. ویرانگر است The Vanishing یک شاهکار است ، یک تجربه اساسی در همدلی و عذاب است که گلو شما را گرفته و هرگز ، هرگز رها نمی کند.
( سلب مسئولیت: Kluzier ادامه داد فیلم خود را به زبان انگلیسی بازسازی کند و در سال 1993 همه کارهای خاص فیلم اصلی را رها می کند. حتماً اصل را جستجو کنید - بدون تقلید. )
خزیدن

تصویر از طریق باغ
وحشت از خزیدن همه چیز در مورد عدم اطمینان ترسناک است که در آینده جهنم اتفاق خواهد افتاد ، و به لطف یک اجرای خارق العاده از مارک دوپلاس . شما هرگز نمی دانید در این عکس ترسناک پارانوئید کاملاً ساخته شده از دوپلاس چه باید ساخت. او جذاب ، خلع سلاح شده و کاملاً متناسب است و با هر ابرو خسته و لبخند مشتاق هشدار می دهد. شما هرگز نمی دانید که او چه خواهد کرد یا می گوید بعدی ، و کل فیلم مانند سیم زنده با پیش بینی متشنج آنچه در گوشه و کنار است ، می شکند.
چه زمانی قرار است اردوگاه برگزار شود
دوپلاس با همکاری کارگردان فیلم را نوشت پاتریک بیس ، او همچنین در نقش آرون ، فیلمبردار ساده لوحی بازی می کند که پس از پاسخ به یک نمایش مرموز Craiglist ، به یک کابین دور کوه می رود. تنها کاری که او باید انجام دهد این است که یک روز فیلمبرداری کند و او یک گراند بزرگ را بسازد ، بنابراین او به جنگلی می رود که با یوزف دوپلاس ملاقات می کند و از لحظه ورود به قاب ، هیچ وقت شکی نیست که او یک عجیب و غریب مطلق است ، و احتمالاً یک خطرناک است ، بنابراین تمام تعاملات ناخوشایند آنها با کشش فک فشرده است.
Bice و Duplass به طور متناوب تنش و فریب را ایجاد می کنند ، و همیشه می دانند چه زمانی باید نتیجه بدهند و چه زمانی باید جلوی خود را بگیرند ، و همه اینها منجر به یک آخرین شگفتی ناخوشایند می شود که همه آنها را برتر کند. خنده کاملاً در ذهن شما نیست ، اما همه چیز در ذهن شما است و قبل از ادامه مسیر طبیعی به ضرب های وحشتناک سنتی ، ریشه در آنجا می گذارد.
توصیه های بیشتر: بی عقل ، روانشناختی آمریکایی ، قصه ای از دو خواهر ، قو سیاه ، دعوت ، اولدبوی ، پاک کن ، و بدیهی است ، درخشان .