Jonathan Tropper ، خالق ‘Banshee’ در مورد چرا بعد از فصل 3 پایان سریال را تغییر داد

چه فیلمی را ببینید؟
 
به علاوه چرا او خیلی هیجان زده است که مردم این سریال را در HBO Max پر کنند.

مجموعه درام اکشن Cinemax بانشی یک نمایش فوق العاده با بازیگران با استعداد فوق العاده ، اکشن بدبخت و طرفداران پرشور است و اکنون این فرصت وجود دارد که با این کار کره چشمهای بیشتری داشته باشید در دسترس بودن جریان آن در HBO Max . اگر قبلاً فرصتی برای بررسی آن نداشته اید ، سوار وحشی می شوید. اگر قبلاً آن را دیده اید ، پس ارزش آن را دارد که دوباره سفر را انجام دهید. که در بانشی ، یک سابقه دار هویت یک کلانتر مقتول را در شهر کوچک بانشی ، پنسیلوانیا فرض می کند و هر کجا که می رود مشکل پیدا می کند. این سریال ستاره دار است آنتونی استار ، ایوانا ملیچویچ ، هون خواندن ، فرانکی فیسون ، مت سرویتو ، تریست کلی دون ، اولریش تامسن ، تام پلفری ، و لیلی سیمونز .

با چهار فصل از بانشی Collider که هم اکنون در HBO Max در دسترس است ، این فرصت را پیدا کرده است که با یکی از خالقان / نویسنده / تهیه کننده اجرایی یک نفره شود. جاناتان نیروهای در مورد چگونگی بانشی اولین چیزی بود که او همیشه تولید کرده بود ، آنچه را که در کار یاد گرفت ، متوجه شد که برنامه اصلی او برای پایان سریال باید تغییر کند ، چگونه صحنه های مبارزه بر آنچه که او انجام می داد تأثیر می گذارد جنگجو ، و خداحافظی با این شخصیت ها و این دنیا چقدر احساساتی بود.

COLIDER: اگر در ابتدا این سریال را برای یک سایت پخش جریانی انجام می دادید ، فکر می کردید با دانستن اینکه مردم یک فصل کامل یک دوره کامل باینگ می کنند ، کار دیگری انجام می دادید؟

JONATHAN TROPPER: وقتی شروع کردیم عجیب است بانشی ، هیچ سرویس جریانی وجود ندارد ، بنابراین ما بسیار در صدد ایجاد دلیل برای تنظیم هفته آینده به مردم هستیم. برای اینکه مردم نمایش شما را بیش از حد کنند ، این همان چیز است. شما باید کاری را انجام دهید که باعث شود آنها بخواهند قسمت بعدی را شروع کنند. بنابراین ، من فکر نمی کنم لزوماً کاری متفاوت انجام می دادیم. ما همیشه این رویکرد را داشتیم که این یک نمایش اکشن پر سر و صدا و سرگرم کننده است و باید هر قسمت را با نوعی انفجار به پایان برسانیم که باعث شود شما بخواهید برای موارد دیگر بازگردید.

تصویر از طریق سینماکس

فیلم های برتر برای تماشای در hulu

جالب است که ببینیم مردم وقتی می توانند نه تنها یک فصل کامل ، بلکه کل سریال را یک باره ببینند ، چگونه به این برنامه واکنش نشان می دهند.

TROPPER: من طرفدار آن هستم. یکی از بزرگترین پشیمانی های من در مورد اتفاقات سینماکس این بود که ما چهار فصل از آنچه من احساس کردم یک نمایش فوق العاده پرتحرک بود را داشتیم و مردم فقط فرصتی برای دیدن آن نداشتند. بانشی واقعاً نمایشی است که برای binging کار می کند. می توانید هر فصل یک فصل را انجام دهید و واقعاً در آن گم شوید.

وقتی برای ساختن قدم گذاشتید بانشی ، برنامه شما برای نمایش چیست؟ می خواستید با داستان سرایی چه کار کنید؟ شما امیدوار بودید که چه اتفاقی بیفتد و آیا انتظار داشتید که در نهایت به سرانجام برسد؟

نیروهای: بانشی اولین چیزی بود که من تولید کردم ، تلویزیون یا فیلم. من یک ایده کاملاً واضح داشتم. این از این مفهوم شروع شد که من می خواستم چیزی را در تلویزیون قرار دهم که نوعی از چیزهایی باشد که همیشه هنگام گشت و گذار در کابل در شب دنبال آن می گشتم. اما من معمولاً دنبال فیلم می گشتم زیرا برنامه های تلویزیونی این کار را انجام می دادند. من همیشه اواخر شب برای تماشای فیلم های اکشن در کابل گشت و گذار می کردم. من خیلی طرفدار فیلم های اکشن مستقیم ویدئویی بودم زیرا در آن زمان خیلی کم می توانستید یک فیلم اکشن تئاتر را روی کابل اواخر شب پیدا کنید. من در همان زمان به دنبال چیزی بودم که بتواند رضایت جونهای من را جلب کند ، زیرا من یک رمان نویس هستم ، همچنین می خواستم بیشتر خمیده ادبی باشد و با شخصیتهای زیادی و بهم پیوسته بسیار شخصیت محور باشد. طرح. من فکر می کنم تقریبا همان راهی که من آرزو داشتم ظاهر شد. من از نظر بصری با افرادی کار می کردم که خیلی بهتر از من بودند که می فهمند چه تصاویری دارند. نمی دانم از نظر بصری زیبایی آن را در سر خود تصویر کرده ام. این واقعاً زیبا ، قهوه ای است بانشی از ترکیبی از Greg Yaitanes ، مدیر تهیه کننده ما ، و Chris Faloona ، مدیر عکاسی ما به وجود آمد. من فکر می کنم آن بچه ها از شکل و شمایل نمایش پی برده اند ، اما از نظر لحن ، سبک آن و این واقعیت که شما می توانید سرگرم کننده و اکشن و ماجراجویی باشید در حالی که شخصیت های خود را خیلی جدی می گیرید ، هدف من.

آیا شما کسی هستید که از همان ابتدا نیز می دانید که چطور پایان می یابد؟

TROPPER: نه ، من ایده کاملا متفاوتی از نحوه پایان آن داشتم و این فقط وقتی که فصل سوم را تمام می کردیم تغییر کرد. من کاملا مطمئن بودم که می دانستم چگونه پایان خواهد یافت ، و ما به سرعت یک محوری واقعی ایجاد کردیم.

از چه راهی متفاوت است؟

TROPPER: من همیشه احساس می کردم که داستان لوکاس هود یک فاجعه است و همیشه احساس می کردم که سرانجام فدیه وی قربانی شده است. آنچه که من در طول نوشتن نمایش فهمیدم این بود که این مردی که نامی ندارد ، که ما او را لوکاس هود می نامیدیم ، هنگامی که خیلی جوان بود به زندان رفت و هرگز در دقیقه و دقیقه از زندان خارج شد ، او هویت جعلی دیگری را تصور کرد. او هرگز فرصتی برای تبدیل شدن به کسی پیدا نکرد ، بنابراین من فهمیدم که پایان داستان کمتر در مورد مردن و فداکاری بود ، و بیشتر در مورد اینکه او سرانجام به عنوان کسی در پایان سفر خود قرار گرفت و برای تبدیل شدن به کسی که هست ، به راه افتاد. این در مورد این بود که او به جای عدم هویت یک زندانی ، هویت خودش را پیدا می کند و سپس این هویت فرض می شود. این بود که سرانجام او برای یافتن هویت خود آزاد شد. این واقعاً نحوه بسته بندی سریال را تغییر داد.

تصویر از طریق سینماکس

یکی از موارد برجسته در مورد بانشی بازیگران خارق العاده ای بود که شما جمع کردید. آنتونی استار برای جلب توجه ادامه داده است پسر ها ، تام پلفری برای آخرین فصل از فصل مورد توجه قرار گرفته است اوزارک ، و شما با بازی هون لی شخصیتی مانند ایوب را که فکر می کنم واقعاً یکی از بهترین شخصیت ها است ، خلق کردید. آیا هنگام ساخت نمایش ، متوجه جادویی شدید که بازیگران شما به این کار می آوردند؟ آیا این چیزی است که شما بعداً فقط با گذشت زمان و مسافت می توانستید قدر آن را بدانید ، یا چیزی بود که در حین وقوع آن را دیدید؟

TROPPER: من واقعاً در تلویزیون تازه کار بودم ، بنابراین هیچ مرجع مراجعه ای نداشتم. تعدادی از بازیگران این نمایش ، که امروز هم هنوز به آنها نزدیک هستم ، مانند آنتونی ، مت سرویتو و ایوانا [میلیچویچ] ، در حال حاضر به من می گفتند که این چیزی واقعا خاص است. من هیچ مرجعی نداشتم زیرا قبلاً در تلویزیون کار نمی کردم ، اما آنها این احساس را داشتند و مدیران شبکه نیز این احساس را داشتند. در اولین فصل از بانشی ، من واقعاً توسط گرگ اداره می شدم. همه چیز برای من بسیار جدید بود ، بنابراین من مرجع مرجعی نداشتم. من می دانستم که اتفاقاتی که روی صفحه رخ می دهد را خیلی دوست دارم و نحوه زندگی بازیگران در شخصیت هایشان را خیلی دوست داشتم ، اما تا فصل 2 هیچ حسی از کیمیاگری آن نداشتم.

آیا شخصیتی وجود داشت که انتخاب آن دشوارترین باشد؟

TROPPER: لوسس هود لعنتی تقریباً غیرممکن بود. در نهایت آنتونی را در نیوزیلند پیدا کردیم. ما در همه جای دنیا به دنبال لوکاس هود بودیم. ما در حال ورود به هر نوع قهرمان مستقیم بودیم و بدنبال آن ترکیبی از خطرناک و آسیب پذیر و تند و زننده بودیم ، اما همچنین با کیفیتی از یک پسر کوچک و در نهایت ، ممکن است این شیطان به نگرش اهمیت دهد. اگر کسی را پیدا نکردیم ، باید فشار بیاوریم. مدتها طول کشید تا لوکاس هود را پیدا کنید. و سپس ، انتخاب ایوب برای کار بسیار سخت بود. معلوم شد که هون [لی] اولین ممیزی است که ما نگاه کردیم و گفتیم: 'ما این پسر را دوست داریم و حالا باید بیشتر نگاه کنیم.' و سپس ، ما تقریباً در تمام دنیای بازیگران گشتیم و به او بازگشتیم. او تنها بود. ما از ابتدا او را دوست داشتیم ، اما مجبور شدیم به بسیاری از افراد دیگر نگاه کنیم ، و سپس به سراغ او برگشتیم. شغل برای زندگی نیز کار سختی بود.

ایوب شخصیت بسیار جالبی بود زیرا احساس می کند شما جلوی او را گرفته اید و او را بسیار مرموز نگه داشته اید. آیا این برنامه همیشه با آن شخصیت بود ، یا شما در ابتدا قصد داشتید بیشتر به ما بدهید و سپس تصمیم گرفتید که عقب بردن از او احساس بهتری داشته باشید؟

TROPPER: در صحبت زیاد با هون در این باره ، او همچنین احساس می کرد کمتر با آن شخصیت بیشتر است. ایوب گلوله جادویی ما بود. ما می توانیم از او برای ظرافت هر نقطه از طرح استفاده کنیم. او می توانست ما را به هر آنچه برای ورود به آن نیاز داریم وارد کند. او هکر بود. او همچنین کسی بود که واقعاً با بیشتر بازیگران سازگار نبود. در حالی که ما واقعاً از ایجاد دوستی بین او و لوکاس ، و همچنین بین او و شوگر لذت می بردیم ، این حس وجود داشت که ما باید از شخصیت محافظت کنیم و اجازه ندهیم او وارد سریال شود. چیزی که من از ایوب می خواستم این بود که هر وقت او در صفحه نمایش ظاهر می شد ، همه از دیدن او واقعاً خوشحال می شدند.

تصویر از طریق سینماکس

از فیلمبرداری قسمت اول سریال در مقایسه با تصویربرداری قسمت آخر سریال چه خاطره ای دارید؟ آیا برای شما خیلی متفاوت بود؟

TROPPER: بله برای من مثل فارغ التحصیلی بود. مهارت های من به عنوان نویسنده و تهیه کننده تلویزیون در این چهار فصل رشد کرده است. ما در واقع ابتدا خلبان را شلیک نکردیم. ابتدا قسمت 4 را شلیک کردیم. قسمت 4 مانند خلبان ما بود و من هیجان حضور در آنجا و دیدن مونتاژ خدمه و مونتاژ بازیگران را به یاد می آورم. همان روز اول که سر صحنه فیلمبرداری بودیم ، اولین چیزی که تیراندازی کردیم ، در یک دره در این جریان بودیم که لوکاس هود با برادران مودی درگیر بود. این اولین قاب تلویزیونی بود که من ضبط کردم ، بنابراین من به هر آنچه اتفاق می افتاد توجه فوق العاده ای داشتم و واقعاً یاد می گرفتم که تولید تلویزیون چگونه کار می کند. عجیب ، روز اول ما یک هیولا بود. ما داشتیم یک ماشین تصادف می کردیم که یک ماشین پلیس به یک دره سقوط می کرد ، و سپس داشتیم مبارزه یک بر چهار ، ران در اعماق آب را انجام می دادیم. هوا سرد بود و آنتونی دچار یک قنداق سر تصادفی شد که لبش را شکافت و او به بخیه نیاز داشت. روز اول تلویزیون دیوانه کننده ای بود ، بنابراین همیشه آن را به یاد می آورم. و بعد ، وقتی کارمان تمام شد بانشی ، فقط این حس بود که همه ما واقعاً با هم جنگ طولانی داشته ایم. مثل آخرین روز دبیرستان بود که با افرادی که به خانواده شما تبدیل شده اند خداحافظی می کند ، نسبت به نمایش و قصه هایی که گفته بودیم واقعاً احساس محبت می کنید و احساس می کنید همه با هم بزرگ شده ایم.

شما در این نمایش صحنه های اکشن و صحنه های جنگی زیادی انجام دادید ، و آنها خیلی شبیه صحنه های اکشن و جنگی دیگری بودند که قبلاً دیده بودم. از انجام این عمل و درگیری های این مجموعه چه چیزی آموختید و این تأثیر واقعاً در آنچه می خواستید انجام دهید را تحت تأثیر قرار داد جنگجو ؟

TROPPER: آه ، صد در صد. چند چیز یاد گرفتم. اول از همه ، چیزی که ما واقعاً از آن دور شدیم ، به نظر من بسیار تأثیرگذار بود ، نرم و صاف بودن جنگ فیلم ها بود. ما می خواستیم به سطحی برسیم که اکنون من از آن به عنوان خشونت ناشی از آن یاد می کنم. این یک شمشیر دو لبه است زیرا ، از یک طرف ، ما به لوکاس هود اجازه دادیم ضرب و شتمی را بدست آورد که هیچ کس نمی تواند بارها و بارها از آن دور شود. بدیهی است که ما از برخی آزادی های خلاقانه استفاده می کردیم. اما در همان زمان ، ما واقعاً جنگ را کثیف و خشن کردیم و شما درد آن را احساس کردید. این برای ما واقعاً مهم بود. این دعوا نرم و صاف نبود ، بسیار زیبا بود. این دعواها جنگهای نامرتب ، عصبانی ، خشن ، دردناک بود. و سپس ، ما درمان کردیم جنگجو به همان شیوه. به خصوص با رقص در هنرهای رزمی ، تمایل به بسیار هنری و بسیار باله ای و بسیار زیبا وجود دارد. ما اطمینان حاصل کردیم که از فریم یک ، از همه اینها دوری کنیم و عملکرد را بسیار نتیجه گیری کنیم. وقتی مردم ضربه می خورند ، باید درد آنها را احساس کنید. حتی با دعواهای کونگ فو ، ما مجبور بودیم آنها را کثیف کنیم تا باورپذیر باشند و شما را از این امر خارج نکنند. این چیزی بود که در طول چهار سال انجام آن آموختم بانشی . و سپس ، چیز دیگر این بود که چقدر می توانید چیزی را بردارید و چقدر می توانید چیزی را تحت فشار قرار دهید ، و یاد بگیرید که واقعاً بلند پروازانه باشید در مورد اینکه چطور می خواهید آن را به صحنه ببرد و شلیک کنید و اینکه چقدر می خواستید آن جنگ ها بزرگ شود. بلند پروازی که داشتیم بانشی ، بسیار بیشتر از بودجه ما و بسیار بیشتر از توانایی های جسمی هر یک از اعضای بازیگر ، اما ما راه هایی برای انجام آن یافتیم.

Break Dawn Part 3 تاریخ اکران فیلم

شما یک بار به من گفتید که تعداد کمی داستان در خواب وجود دارد که در اتاق نویسندگان خواب دیده اید و هرگز مجبور نیستید آنها را تعریف کنید بانشی ، از فصل 1 شروع کنید ، فقط به این دلیل که برنامه شما آنقدر بلند پروازانه بود که نتوانستید همه چیز را در آن جای دهید. آیا هنوز مواردی وجود دارد که آرزو می کنید این فرصت را داشته باشید که بگویید به دلیل گذشت زمان نمی توانید ، یا با دیدن این مجموعه به طور کلی ، این چیزها را فراموش کنید؟

TROPPER: شما آنها را رها کنید زیرا اکنون چهار فصل وجود دارد بانشی و آن کتاب بسته شد من واقعاً وقت زیادی را صرف پرداختن به داستانهایی که دوست داشتیم تعریف کنیم نمی کنم. در آن زمان ، مطمئناً جهان هایی وجود داشتند که می خواستیم عمیق تر آنها را کشف کنیم. فکر می کنم ما می توانستیم یک نمایش کامل درباره ربکا بسازیم. و من دوست دارم کمی بیشتر وقت بگذارم و به تماشای بزرگ شدن دوا ، با کل میراث پیچیده اش بپردازم. همیشه چیزهایی وجود دارد که می توانستید انجام دهید ، اما با گذشت زمان ، کار به عنوان یک امر مقدس شناخته می شود و دیگر واقعاً دیگر به آن فکر نمی کنید ، حتی اگر تمام خطوطی را که هرگز کاوش نکرده اید به یاد بیاورید.

تصویر از طریق سینماکس

آیا شما کسی هستید که می توانید به او نگاه کنید بانشی به عنوان یک کل و به کاری که با آن به انجام رسانده اید افتخار کنید یا کسی هستید که هنوز لیستی از نقص هایی را می بیند که ما نمی بینیم و احتمالاً هرگز حتی در مورد آن نمی دانیم؟

TROPPER: خنده دار است ، وقتی تازه است ، من همیشه سوراخ ها را می بینم. وقتی تمام آن زمان را در پس از تولید گذرانده اید ، برای هر صحنه تلاش کرده و سعی در یافتن بهترین برداشت ها و بهترین زاویه ها و بهترین روش برای فروش برخی چیزها دارید ، و سپس ظاهر می شود. از آنجا که HBO Max بوده است ، من دو قسمت اول را تماشا کرده ام و در بیشتر موارد ، فکر می کنم زمان کافی گذشته است که دیگر آن را نمی بینم. هر چند وقت یکبار ، به یک صحنه خاص وارد می شود و من به یاد می آورم که صحنه در ذهن من در خالص ترین شکل آن قرار بود چه باشد و چگونه ما باید به جای آنجا ، آن را در اینجا فیلمبرداری کنیم و چگونه ما مجبور شد این کار را به جای آن انجام دهد ، و آنتونی آن روز زخمی شد ، بنابراین ما نمی توانستیم این کار را انجام دهیم. شما شروع به یادآوری آن چیزها می کنید ، اما اکنون خیلی فوری کمتر است. اکنون من آن را تماشا می کنم و تقریباً مانند دیدن تصاویر قدیمی از خود و فیلم های قدیمی خانه است. من به خاطر می آورم که ساختن این قسمت چه حسی داشت و همچنین با تعجب در آن قسمت های ابتدایی تماشا می کردم که چگونه هنوز لحن خود را پیدا می کنیم. با تماشای قسمت 1 و سپس قسمت 2 ، به یاد می آورم که احتمالاً پنج قسمت از ما زمان برد تا واقعاً نسبت مناسب ارزش تولید به لحن را به گفتگو به عمل پیدا کنیم. احساس می کنم از قسمت 6 فصل 1 ، تا پایان نمایش ، ما واقعاً با لحن و سبک نمایش خود کاملاً سازگار ماندیم و در آن پنج قسمت اول یا همین حدود ، هنوز داشتیم آن را پیدا می کردیم.

به نظر شما شهر از کدام است بانشی مثل الان می شد ، اگر دوباره آنجا را چک کنیم؟ آیا هیچ یک از شخصیت های آشنا هنوز در این مکان حضور دارند؟

TROPPER: من فکر می کنم کری هاپول احتمالاً هنوز آنجا خواهد بود و احتمالاً Deva آخر هفته ها از دانشگاه برای دیدن او به خانه می آید. براک کلانتر خواهد بود. فکر می کنم تا زمان پیر شدن و بازنشستگی براک کلانتری در آنجا باشد. بونکر معاون وفادار او خواهد بود ، و من فکر می کنم این دو نفر می توانند شهر را برای همه امن نگه دارند.

شهر بانشی فقط آنقدر زنده و سرزنده احساس شد که احساس می کند هنوز هم وجود دارد ، خواه قسمت های جدیدی از سریال را بسازید یا نه.

آیا فیلم انتقام جویان بیشتر خواهد بود؟

TROPPER: بله من هم چنین احساسی دارم. آنچه در مورد این شهر جالب است این است که من در ذهنم قرار دارم و در واقع در دفاتر خود نقشه ای کاملاً واضح از آن داشتیم بانشی ، اما از نقطه نظر تولید ، آن شهر از سه شهر مختلف ساخته شده است. ما بخشهای مختلفی در شهرهای مختلف داشتیم. این یک مجموعه خواص بسیار منسجم برای اهداف تولید بود ، اما در ذهن من و روی صفحه ، همه یک قطعه است. و سپس ، هنگامی که برای فصل 4 به پیتسبورگ نقل مکان کردیم ، مجبور شدیم کمی آن را بازسازی کنیم ، اما با تماشای آن ، به نوعی همچنان به عنوان یک شهر حفظ می شود.

تصویر از طریق سینماکس

خداحافظی با این شخصیت ها و این دنیا و همچنین بازیگران و خدمه کار سخت بود؟ این برای شما احساسی بود؟

TROPPER: بسیار احساسی بود. یادم می آید که وقتی فینال را نوشتم و صحنه آخر لوکاس هود را نوشتم ، سوار بر موتورش و ناپدید شد ، در واقع چشمانم اشک بود. در واقع از نوشتن پایان نمایش بسیار احساساتی شدم. این شخصاً برای من یک سفر عظیم بود ، اما شما همچنین پنج سال با این شخصیت ها زندگی می کنید و هم با اعضای بازیگران و هم با شخصیت ها همراه هستید. در پایان بسیار احساسی بود. یک قطعه عالی که آنها تولید کرده اند وجود دارد که هنوز در YouTube وجود دارد ، که خداحافظی را نشان می دهد و ما هنگام بازی آخرین صحنه خود و خداحافظی ، هر بازیگر را می پیچیم. اگر می توانید این مورد را در YouTube پیدا کنید ، در واقع یک قطعه احساسی است.

من آنقدر تحت تأثیر قرار گرفتم که شما توانستید بخشی از این احساس را با آن از نو بسازید جنگجو ، که همچنین دارای یک دنیای جالب و پر جنب و جوش ، زنده و شخصیت هایی است که شما واقعاً به آنها وابسته می شوید.

TROPPER: بله ، این چیزی بود که من یاد گرفتم. من واقعاً خوش شانس بودم که گرگ را به من آموخت ، وقتی شروع کردم. من و دیوید اسکیکلر این نمایش را فروختیم و هیچ کدام از ما تا به حال یک لیس تلویزیون تولید نکرده بودیم. گرگ وارد شد و چشم انداز را در آغوش گرفت ، آن را از خودش ساخت و آن را ساخت ، و در طول راه ، به من یاد داد كه چگونه تلویزیون تولید كنم. وقتی ادامه دادم جنگجو ، این شانس من بود که از ابتدا بدون مدیر تهیه کننده بسازم و احساس می کردم کاملاً مجهز هستم. احساس کردم خیلی خوب آموزش دیده ام.

بانشی برای پخش در HBO Max در دسترس است.