بهترین فیلم های جاسوسی قرن بیست و یکم تاکنون
- دسته: لیست کنید

زمان خوبی است که از طرفداران سینمای جاسوسی باشید. مهم نیست که از هر نوع اقدام جاسوسی چه چیزی را دوست دارید ، از نمایش های تامل برانگیز گرفته تا افسانه های سوزان سیاسی ، عاشقانه های پیچیده ، یا جذابیت جنسی متلاطم و بی نظیر کلاسیک ، از اوایل قرن بیست و یکم فیلم جاسوسی عالی ساخته شده است. هک ، برای زمانی که در آنجا بودیم ، جیمز باند ، ایتان هانت و جیسون بورن را به شکل اوج در اختیار داشتیم و امتیازات برتر جاسوسی را به چپ و راست تبدیل می کردیم.
بورن و باند ممکن است در فیلم های اخیر خود غرق شوند (البته به نوعی اینها) ماموریت غیرممکن فیلم ها کیفیت قابل توجهی را ارائه می دهند) ، اما ژانر جاسوسی به شکل گسترده ای باقی می ماند و مانند همیشه محبوب است. که بدان معناست که از اوایل قرن گذشته هیچ فیلم جاسوسی عالی کمبود نداشته است. اما اگر می خواهید مخفی شوید ، وسایل خود را آماده کنید و پشت فرمان یک ماشین لوکس بنشینید ، بهترین فیلم های جاسوسی قرن بیست و یکم را به شما معرفی می کنیم.
سه گانه بورن

تصویر از طریق تصاویر جهانی
هر سه لیست از بهترین فیلم های جاسوسی مدرن بدون سه فیلم اول ناقص است بورن فیلم هایی که ژانر جاسوسی را برای مخاطبان مدرن تعریف و تعریف مجدد کرد مت دیمون به عنوان یک مرد برجسته در لیست A این سه گانه که با توازن شدید شخصیت ، کنش و دسیسه اجرا می شود ، ریشه های خود را در تریلر جاسوسی گرامی می دارد و در عین حال تمام نیازهای انفجاری یک فیلم پرفروش حفره چوبی را برآورده می کند. و همه اینها توسط عملکرد کم تحرک و دامنه ای دامون در نقش جیسون بورن لنگر انداخته اند.
هر سه فیلم در سه گانه اصلی بورن - هویت بورن ، برتری بورن ، و اولتیماتوم بورن - در تعادل بخشیدن به مبارزه وحشیانه ، توطئه های پارانوئید و قوس شخصیت قابل ردیابی برای مردی که هرگز واقعاً مطمئن نیست که کیست ، سرآمد است و سه گانه همراه با شخصیت اصلی خود تکامل می یابد و با هر فیلم ثروتمندتر می شود. لذت فیلم اول کشف مهارتهای استثنایی بورن همانند او است. هر توانایی تازه پیدا شده یک لحظه 'آه گه' برای مخاطب و شخصیت ایجاد می کند. توسط برتری ، هم بورن و هم مخاطبان به خوبی می دانند که او چه توانایی هایی دارد. توسط فیلم سوم ، بورن - شخصیت و حق رای دادن - یک ماشین روغن کاری شده است و مانورها را با انسجام و مهارت روان اجرا می کند.
آنها با هم یک سه گانه اکشن ایده آل می سازند. هر فیلم مستقل اما با معماری گسترده ای به هم پیوند خورده است ، مملو از مجموعه های اکشن که به طور مداوم اوج می گیرند بدون اینکه هرگز مضحک شوند و به لذت های منحصر به فرد تریلر جاسوسی اختصاص یافته اند.
بعد از خواندن بسوزانید

تصویر از طریق ویژگی های کانونی
هیچ کس هیولاهای پشت نقاب بشریت متمدن را با ذکاوت تیز و لبه بدبینانه ای که برادر کوئن روی میز می آورد کشف نمی کند و بعد از خواندن بسوزانید همه چیز در مورد دیوانگی هایی است که با فروپاشی قراردادهای اجتماعی شکوفا می شوند. در کنار آن لبه تیغ تیغ ، هجو سال 2008 دارای تمام برتری های فنی است که انتظار داریم از جوئل و اتان کوین کار - بازیگری بی عیب و نقص ، نوشتن هوشمندانه تازیانه ، و ویژگی لحنی که باعث می شود طنزی با صدای بلند و خنده دار شود که فقط یک حنجره تلخ و نیم کلیک است.
علی رغم اینکه در تمام مدت زمان تحریک آن لبه های آزار دهنده وجود دارد (در پایان قبل از پر شدن شارژ کامل از صخره) ، بعد از خواندن بسوزانید یک تماشای جالب است. هر عملکرد از بین بازیگران لیست A به کمال رسیده است: برد پیت به عنوان یک توله سگ انسان - پرجنب و جوش ، هیجان انگیز و بی صدا لال. فرانسیس مک دورمند به عنوان یک زن میانسال منفور و تنهایی در تلاش برای رسیدن به کمال جسمی ؛ جورج کلونی به عنوان مرد بدخیم ، انحرافی و متاسفانه وابسته ؛ و باید ذکر ویژه شود جان مالکوویچ به عنوان دندانه دار در مرکز همه مزخرفات مزخرف - یک عامل تلخ و تند و تیز سیا بوده است که ادعای خود را بر روی آستین خود می پوشد و 'R' ها را در کلمات 'شور' و 'خاطرات' با یک پوزخند بیمارگونه می بلعد. هر اجرا خنده دار و صادقانه است ، زندگی در آن نقطه شیرین کوئن بین آشوبگرانه خنده دار و ویرانگر غم انگیز.
کی نفس نمیکشه بیرون
بعد از خواندن رایت کنید فیلم جاسوسی است به روشی که بزرگ لبوفسکی یک فیلم پلیسی است ، و به عبارت دیگر کمدی های هوشمندانه کوئن راهی برای لغزیدن ماهرانه بین برچسب های ژانر دارد در حالی که ادای احترام به ژانرهایی می کند که از آنها فرار می کنند. مانند یک فیلم ترسناک جاسوسی پارانوئید شات شده و ویرایش شده است ، بعد از خواندن بسوزانید طرحی از یک فیلم جاسوسی است که با تمسخر رنگ آمیزی شده است.
آرگو

تصویر از طریق برادران وارنر.
بر اساس یک داستان واقعی ، برنده بهترین فیلم 2013 نجات شش کارمند سفارت آمریکا را که در خیابانهای ایران در جریان قیام 1972 توسط انقلابیون تهران به رهبری مأمور بن افلک ، سیا تونی مندز ، شل شده بود ، دنبال می کند. افلک ، که کارگردانی این تصویر را نیز بر عهده داشت ، جاسوس خود را بی سر و صدا و با اعتماد به نفس بازی می کند ، اما با کیفیتی در زندگی که به دانش سختی که به دست می آورد اشاره می کند که در چرخش مو همه چیز ممکن است اشتباه شود
علیرغم ساختهای آشکار و مدعی جایزه آرگو ، افلک خط را رد می کند و بندرت دست به کار می شود. او خطرات وحشتناک مرگ یا زندگی را بدون درگیر کردن در یک نمایش شکنجه استثماری تنظیم می کند ، و از پذیرفتن باینری بیگانه خوب آمریکایی / بد امتناع می ورزد. به عنوان یک برداشت تاریخی از یک کار جاسوسی CIA ، آرگو زرق و برق و 'جنسیت' تجارت را بدون پرداختن به خسارات روانشناختی متمرکز می کند ، در عوض بر کار سخت کسانی که با این شغل مشغول هستند تمرکز می کند. قهرمان روز را از طریق تیراندازی به دست نمی آورد ، انفجار است ، بلکه با شجاعت ، خونسردی و آرامش تحت فشار است.
آنچه واقعاً آرگو را به یکی از بهترین ها تبدیل کرده ، اقدام نهایی است؛ نیمی از ساعت تنش چرخش معده با مهارت ساخته شده که به مخاطب می آموزد لبه نشستن شما به معنای واقعی چیست. با کمک بازیگران استرلینگ و کریس تریو اسکریپت تیز ، افلک کل فیلم را برای ایجاد مجموعه ای از مخاطب که می تواند بخرد صرف کرد و در آخرین کار فیلم ، او مجموعه ای را ارائه می دهد که مخاطب را به فکر فرو بردن از مخفی کاری های مخفی می کشاند تا واقعاً احساس کند ، ساختن یک داستان احساسی ، کلیسایی در مورد قهرمانانی که یک کار مخفی به خوبی انجام داده است.
بازی جاسوسی

تصویر از طریق تصاویر جهانی
صورتحساب بین دو دست رابرت ردفورد و برد پیت ، بازی جاسوسی واقعاً نمایش ردفورد است - بازگشت خوب ژانر برای ستاره نمادین سه روز از کندور . گفت: بازی جاسوسی رابطه مربی و مربی بین دو استاد جاسوسی ، ناتان مویر (ردفورد) و تام بیشاپ (پیت) را بررسی می کند. یکی در آستانه بازنشستگی ، دیگری اعدام. آژانس آماده است كه بیشاپ را به عنوان یك دارایی گمشده بنویسد ، و باعث می شود مویر برای انجام مأموریت نجات پنهانی از راه دور تحت نظر مقامات خود شروع كند.
ردفورد شخصیت او را با ترکیبی مرموز از وفاداری حیله گرانه و حیرت انگیز واقعی به کار می برد ، و هنگامی که ما او را طی یک دوره 24 ساعته دنبال می کنیم ، Muir دروغ می گوید ، نقشه می کشد و دستکاری می کند تا پروتوژ خود را نجات دهد. ردفورد مهارت ظریف خود را به عنوان یک مرد برجسته کانال می کند و آن را به یک انفجار تبدیل می کند ، و برخی از لذت بخشترین لحظات فیلم تماشای پاسخهای مبهم مویر است ، در حالی که مافوق نمایندگی او او را به خاطر اینتل کباب می کنند. گذشته از عملکرد ماندگار ردفورد ، بازی جاسوسی یک تریلر جاسوسی کاملاً قابل احترام است که ضرب های سبک کلاسیک را با کارگردان ترکیب می کند تونی اسکات غیرت علامت تجاری ، برای اقدامات انفجاری و ویرایش بی قرار شکوفا می شود.
گنجشک قرمز

تصویر از طریق فاکس قرن بیستم
گنجشک قرمز یک فیلم تکان دهنده و تیره است ، که با بودجه قابل توجهی در استودیو و بازیگران ستاره فیلم بونافید با بازی جنیفر لارنس ، جوئل اجرتون ، و دمدمی مزاجی شارلوت رامپلینگ . اما در انتظار یک ماجراجویی ماجراجویانه از طریق زندگی پرجمعیت یک ابرقهرمان قدم نزنید ، گنجشک قرمز یک فیلم تاریک تر و خطرناک است که به یک درام شخصیت در مورد زنده ماندن از حمله جنسی خلاصه می شود.
لارنس در نقش دومینیکا اگوروا ، یک بالیمایر بالینا بازی می کند که پس از یک تصادف محاسبه شده ، مورد جاسوسی قرار می گیرد و او را قادر به رقص نمی کند ، و حمله بعدی شاهد او را برای یک جنایت مخفی ترک می کند. دومینیکا که مجبور به اصطلاح 'مدرسه گنجشک' می شود ، الهام گرفته از حوادث واقعی سازمان های اطلاعاتی است که زنان جوان را آموزش می دهد تا از طریق قدرت جنسی و روانی مردان را تحت تأثیر قرار دهند و آنها را سیاه نمایی کنند ، دومینیکا به یک عامل اغواگر دولت تبدیل می شود ، اما هنگامی که وظیفه هدف قرار دادن نماینده سیا ، او فرار می کند.
مثل همیشه ، لارنس در این نقش کاملاً خارق العاده است ، عناصر پالپ تر این ماده را در شخصیتی کاملاً ساخته شده قرار می دهد و شما را به همراه دومینیکا در جهنم می کشاند در حالی که از شما دعوت می کند از قدرت او تعجب کنید. او با هدایت هوشمند فرانسیس لارنس ، که سه فیلم آخر بازی گرسنگی را کارگردانی کرده و در میان داستان پر پیچ و خم خود ، از بهره برداری دور می شود ، مطابقت دارد. گنجشک قرمز این اتفاق را در سینماها نیافت ، اما داستان غیر معمول و ظرافت فنی به فیلمی اشاره می کند که به خوبی از دریچه زمان ماندگار خواهد شد.
[ توجه: این ویژگی در ابتدا در یک تاریخ قبلی ارسال شده بود ، اما در تلاش برای برجسته کردن محتوای اصلی عالی Collider ، ما آن را به صفحه اول منتقل کرده ایم. ]
Kingsman: The Golden Circle

تصویر از طریق فاکس قرن بیستم
گارد سلطنتی رویکرد شوک و وحشت ژانر جاسوسی است. این یک نمایش خالص آشفته ، خشن ، گاه گاه بی مزه است که روکش زیبایی ظریف جاسوس نجیب زاده را به عنوان یک تزیین در یک شوک فستیوال ماشین گرایی می پوشد. نوعی فیلم بی احترامی از خود ارجاع است که تنها پس از آنکه یک ژانر در وجدان فرهنگی جایگاه محکمی مانند فیلم جاسوسی گرفت ، اتفاق می افتد.
کارگردان متیو وان دارای انفجار با استایل های ژانر است ، و خواه به آنها خم شود و یا آنها را واژگون کند ، او کاملاً آدمی است که عاشق فیلم های جاسوسی است و از ساختن آنها ضربه ای می زند. کالین فرث هری هارت یک مثال عالی است: یک جاسوس نجیب زاده ، هارت درجه یک است - پیچیده ، شیک ، کارآمد - و وقتی کاملا در یک دنباله آزاد می شود که آشکارا خشم شما را می خواهد ، او تبدیل به یک وارونگی کابوس از ابر محترم ما می شود جاسوس گارد سلطنتی گاهی اوقات فقط سایه ای بیش از حد آشغال می شود ، اما این احساس بنیادین بی عفتی بخشی از چیزی است که به فیلم چنین لذت وحشیانه و پوچی می دهد. این مردان ، این جاسوسان محترم ، ماهر و آموزش دیده ، که چنین موقعیت برجسته ای را در چشم انداز خیال پردازی سینمایی داشته اند ، به سادگی نباید چنین رفتاری داشته باشند ، و به لطف خدا ، دژخیم شرور بر روی پایه های کشنده به عقب برگردد.
Kingsman نمی خواهد شما خیلی جدی بگیرید ، بلکه می خواهد برای یک زمان خوب بند بیایید و با رها کردن بی پروا و بی پروا ، بندرت علامت را از دست می دهد.
مونیخ

تصویر از طریق DreamWorks
روی سطح، استیون اسپیلبرگ است مونیخ در مورد پیامدهای سپتامبر سیاه است ، حمله تروریستی به المپیک 1972 که منجر به کشته شدن 11 اسرائیلی شد. فراتر از داستان سطح ، بهترین فیلم نامزد فیلم برای بررسی حقیقت نسبی ، عدم برقراری ارتباط و هزینه های انجام یک جنگ ابدی و غیرقابل پیروزی عمیق تر می شود.
مونیخ تیمی از جاسوسان و آدمکشانی را که برای جبران قصاص مرگ هموطنان خود جمع شده اند ، دنبال می کند. بر اساس یک داستان واقعی ، فیلم در بهترین حالت تقریب تاریخ است ، اما اسپیلبرگ در بیان یک نسخه تا حدی تخیلی از داستان ، حقایق عمیق تری را با استعداد سینمایی بیان می کند. وقتی تیم عاملان را یک به یک از بین می برد ، آنها مرتباً بارها و بارها عوض می شوند ، هر مرگ فقط جایی را برای تروریست های جدیدتر و خطرناک تر باز می کند ، هر عمل خشونت آمیز فقط با مرگ بیشتر بازگشت. این س becomeال ها مطرح می شود ، چه چیزی به دست می آید؟ چه چیزی از دست رفته است؟ در حقیقت ، تماس گرفتن احساس ناچیز است مونیخ یک فیلم جاسوسی است ، اما کنار گذاشتن آن در لیست نیز احساس اشتباهی می کند. بدون شک مجموعه های عالی وجود دارد ، پر از اقدامات وحشیانه برای رقابت با بزرگترین فیلمهای پرفروش تابستانی ، و فیلم پیچیدگیهای جاسوسی را - در زمینه منحصر به فرد کار گروهی - بررسی می کند ، اما مونیخ در قلب خود داستانی درباره بشریت و عطش خاموش نشدنی برای انتقام است.
مانند همه بهترین داستان ها در مورد اخلاق پیچیده بشریت ، هیچ سیاه چاله غرق یا قهرمانان پوزخند وجود ندارد مونیخ . به سنت نمایش های جاسوسی عالی ، مونیخ هزینه جاسوسی را کشف می کند و فیلمنامه تونی کوشنر از ذهنیت آدم خوب / آدمهای بد جلوگیری می کند ، و به هر شخصیت انسانیت قلب شکنی می بخشد تا هر مرگ یک مشت در روده باشد ، هر زندگی از دست رفته با وزن و تأثیر همراه است.
جنگ ستارگان قسمتهای اساسی جنگهای کلون
مردی از U.N.C.L.E.

تصویر از طریق برادران وارنر.
از آن به بعد برای گرفتن دزد از بین بردن آثار باستانی زرق و برق دار اروپا بسیار شیک ، نسیم و کاملاً خوشمزه شده است. گای ریچی كراپر جاسوسی كه از نظر جنایی كوچك شده است مردی از U.N.C.L.E. در سه سالی که از اکرانش در سینماها می گذرد جایگاه افتخارآمیز (و تقاضای زیاد برای دنباله آن) پیدا کرده است و تجمع شایسته ای برای فیلمی است که باید یک موفقیت بزرگ باشد.
چکش ارتش و هنری کاویل با ایلیا کوریاکین (چکش) و مامور سیا ، ناپلئون سولو ، در نقش KGB ، همبازی ، و دو طرفدار سرسخت و موافق - و رقبای خود - مجبور به همکاری برای سرنگونی یک سازمان مرموز با گرایش به سلاح های هسته ای شدند. و آنها با دو زن قدرتمند جفت شده اند ، آلیشیا ویکاندر گبی و الیزابت دبیکی s VIctoria ، که وقتی اهداف خود را دنبال می کند ، آنها را دائماً روی انگشتان خود نگه می دارد.
واقع در دهه 1960 ، مردی از U.N.C.L.E . مناظر باشکوه تابستانی را با لباسهای انحطاطی و دکوراسیون تنظیم می کند ، البته نیازی به ذکر سکانس های جذاب عمل و شیمی جرقه ای بین کاویل و چکش نیست. هیچ یک از این دو بازیگر آنقدر ستاره بزرگی نبود که بتواند فیلم را باز کند دایی. در سینماها اکران می شوند (اگرچه ممکن است پس از اراده خوب از حالا وات داشته باشند Mission: Impossible - Fallout و مرا با نام خود صدا کن ) ، که شرم آور لعنتی است زیرا این دو نفره بسیار سرگرم کننده هستند ، تماشای آنها با یک جنجال و سر و کله زدن از طریق یک فیلم حقوقی بسیار هیجان انگیز است.
جاسوس سرباز Tinker Tailor

تصویر از طریق ویژگی های کانونی
یک سازگاری فوق العاده متراکم از جان لو کار رمان گسترده 1974 به همین نام (مینی سریال ضروری جان ایروین در سال 1979 به سختی توانست در هفت قسمت همه آن را به تصویر بکشد) ، درام جاسوسی 2011 جاسوس سرباز Tinker Tailor ستاره ها گری اولدمن در یک عملکرد بی عیب و نقص در نقش جورج اسماعیلی ؛ مأمور نمادین و کم حرف MI6 که وظیفه دارد یک عامل مضاعف شوروی را در اوج جنگ سرد کشف کند.
کارگردانی شده توسط توماس آلفردسون ، فیلمساز جو که ما را آورده است اجازه دهید یک نفر درست وارد شود (و در یک ضربه ویرانگر ، بعداً ما را به ارمغان آورد آدم برفی ) ، خیاط تینکر یک درام زیبا و پیچیده است که بسیار دور از عوامل فوق العاده ای است که کپرهای جاسوسی مدرن را پر می کنند. با حمایت بازیگران بسیار استثنایی نسبت به بازیگران هند های سیاران 'کالیبر اساساً به نقش یک اضافی کاهش می یابد ، خیاط تینکر با ابزارها و تعقیب و گریزهای سریع به نفع صنایع جاسوسی به سبک قدیمی کنار می رود. توالی دست به دست کشیدن دستکاری شده و نبردهای عادلانه بین بهترین های بازی. این یک نگاه اجمالی است در زمانی قبل از فناوری مدرن که هنوز می توان محرمانه ترین اسرار ما را حفظ کرد ، صحنه هایی از اسناد معامله شده و رازداری شخصی را برای تنش و دلشکستگی دوش می دهیم. در هسته اصلی این فیلم ، یک تحقیق زیبا در مورد هزینه غیرانسانی جاسوسی بوروکراتیک و تنهایی ناامید کننده و روانشناسی شکسته ای است که همراه با یک زندگی فریبکارانه تحت نظارت مداوم زندگی می کند. این یک آهسته سوز خیره کننده است که بسیاری از بینندگان خود را می پرسد ، اما توجه ده برابر را پاداش می دهد.
Mission: Impossible III - Mission: Impossible Fallout

تصویر از طریق تصاویر پارامونت
بیش از دو دهه است که امتیاز حقوقی Mission Impossible اصلی ترین بازار ابر جاسوسی آمریکا است و طی سالها ، ایتان هانت به عنوان عوامل جاسوسی با نام تجاری جاسوس باند و جیسون بورن پیوست - نوک جاسوس تجارت لیست A. و به نوعی این فیلم ها همچنان عالی باقی می مانند.
نسخه اصلی برایان دی پالما در سال 1996 زمینه را برای یک حق رای دادن جاسوسی فراهم کرد که به طور مداوم تکامل یافته و بهبود یافته است ، و شروع با جی جی آبرامز ' ماموریت: غیرممکن III ایتان هانت شروع به تبدیل شدن به یک شخصیت ملموس و قابل پیگیری با یک تیم عالی از شخصیت های فرعی کرد تا یک ماموریت غیرممکن را پس از ماموریت بعدی انجام دهد. و تام کروز عملکرد فیزیکی باورنکردنی و تعهد به بدلکاری در دوربین این اطمینان را می دهد که این ماموریت ها با هر فیلم همچنان چشمگیرتر و از نظر فنی چالش برانگیز هستند
اما فیلم های ماموریت: غیرممکن گامهایی را برای بازتعریف و تعمیق شخصیت ایتان هانت برداشته اند ، خصوصاً از زمانی که نویسنده-کارگردان کریستوفر مک کواری با شروع از پشت دوربین رفت ملت سرکش ، و با آخرین اقساط ، افتادن ، ما کاملاً مفصل ترین و درگیرترین فیلم موجود در این امتیاز را دریافت کرده ایم. و البته برخی صحنه های اکشن ستاره ای. با این حال ، مهم نیست که کدام فیلم را انتخاب کرده اید ماموریت: غیرممکن III و افتادن ، شما قصد دارید یک فیلم سینمایی ویژه جاسوسی دریافت کنید.
هوس ، احتیاط

تصویر از طریق ویژگی های کانونی
آنگ لی کار برنده اسکار خود را در مورد دنبال کرد کوه بروکبک با بازگشت به چین برای این حماسه گسترده و دلخراش هوس ، احتیاط . نیمه هیجان انگیز جاسوسی و نیمه عشق پیچیده داستان ، حماسه عاشقانه به شانگهای در زمان اشغال جنگ جهانی دوم توسط ژاپن سفر می کند ، جایی که ما با آقای یی ملاقات می کنیم ( تونی لئونگ چیو ) ، رهبر پلیس مخفی محلی که روزهای خود را برای شکنجه اعضای مقاومت برای کسب اطلاعات سپری می کند. بنابراین تعجب آور نیست که احزاب خاصی خواهان مرگ او هستند و آنها یک بازیگر جوان وونگ چیا چی را به خدمت می گیرند ( تانگ وی ) برای اغوای یی و کمک به ترور او.
با سهام گذاشته شده ، نیمه اول از هوس ، احتیاط مانند یک درام جاسوسی معتبر ، دقیق ساخته شده با لباس های فاخر دوره و فیلمبرداری زرق و برق دار بازی می کند ، اما پس از یک خشونت صریح و شدید ، فیلم به چیزی بیشتر تبدیل می شود. چیزی که بسیار دشوارتر است غرق شدن در یک عاشقانه پرشور ، گاهی اوقات خشن بین Yee و Wong ، هوس ، احتیاط یک بررسی شگفت انگیز از سیاست جنسی و یک پرتره منش آور است که یک عشق غیرمتعارف و سوال برانگیز را برای همه سایه های پیچیده آن آشکار می کند. این یک فیلم زیبا و تحریک آمیز درباره عشق و اسرار است که در امور جاسوسان زمان جنگ پیچیده است و قلب شما را قبل از شکستن آن تند خواهد کرد.
اعترافات ذهن خطرناک

تصویر از طریق Miramax
جورج کلون شما اولین کارگردانی خود را با فیلم کمدی جاسوسی در سال 2002 انجام داد اعترافات یک خطرناک ذهن . این فیلم داستان دیوانه وار (گویا) واقعی را بازگو می کند چاک باریس ، خالق The Gong Show و The Dating Game که ادعا می شود جاسوس سیا نیز بوده و 33 نفر را ترور کرده است. کلونی و فیلمنامه نویس چارلی کافمن با این داستان بیش از اندکی سو susp ظن رفتار کنید ، خود داستانی را تشخیص دهید و آن را به یک سواری وحشی در مورد مردی که با یک زندگی مضاعف دست و پنجه نرم می کند ... و احتمالاً توهمات با عظمت تبدیل کنید.
تماشای آن همیشه سرگرم کننده است سام راکول تمام شیب خود را بچرخانید و او تمام سیلندرهای منحصر به فرد خود را به عنوان باریس شلیک می کند ، و به پوچ داستان های خود متمایل است ، اما همیشه آن را با احساسات صادقانه کافی حفظ می کند. او توسط یک گروه عالی پشتیبانی شده است ، از جمله کلونی به عنوان مامور CIA که باریس را در کار جاسوسی استخدام می کند ، درو بریمور به عنوان همسر پریشان او ، و جولیا رابرتز به عنوان یک مجری مرموز ، اغواگر با انگیزه های خودش. کلونی همچنین کمک بزرگی از فیلمبردار دریافت می کند نیوتن توماس سیگل ، که فیلم را در یک مجموعه عالی از تضادها بین پرتقال های گرم هالیوود و بلوزهای سردی که زندگی جاسوسی چاک را احاطه کرده اند ، می گیرد.
غیرقابل پیش بینی و خنده دار با یکی از بهترین بازی های راکول ، اعترافات ذهن خطرناک یک نخ جهنمی در مورد هرج و مرج و هزینه های زندگی دو برابر و هویت های مخفی می چرخد بدون اینکه خودش را خیلی جدی گرفته باشد.
سقوط آسمان

تصویر از طریق سونی
سقوط آسمان یکی از با استعدادترین و خرابکارانه ترین فیلم های باند که تاکنون ساخته شده و و یک فیلم جاسوسی عالی همیشه. که در کازینو سلطنتی ، دانیل کریگ جیمز باند سرسخت و بیرحمانه را معرفی كرد ، یك شخصیت متناوب از شخصیت برجسته دوران پس از بورن كه هرگونه اثری از شیطان پرستی را به نفع جذابیت ناهموار و قدرت وحشیانه پشت سر گذاشت. باند هنگامی که لحظه ای خواستار آن می شود هنوز هم زیبا است ، اما در دستان کریگ ، او همچنین بیش از هر زمان دیگری جوان است.
این کیفیت به حداکثر در رسیده است سقوط آسمان ، که باند را از مرگ بیرون می بیند و از عمل خارج می شود ، در یکی از احساسی ترین روایت های دهه های حضور خود در صفحه نمایش و به راحتی یکی از خیره کننده ترین فیلم های باند سینمایی که تاکنون فیلمبرداری شده است ، دوباره وارد عمل شده است. سام مندز کارگردانی با شور و نشاط تنها نگاهی اجمالی به فیلم های قبلی خود و فیلمبردار می اندازد راجر دیکینز میراث خود را به عنوان افسانه زنده با مجموعه ای از سکانس های تصویری نفس گیر ثابت می کند که برای زیبایی محض در Bond canon بی نظیر است. به دنبال باند در طول ماجراجویی تاریک خود ، سقوط آسمان این فیلم کره زمین را کج می کند ، و هر مکان جدید را با جزئیات واضح و عکس گرفته شده زنده می کند.
همچنین برای حق رای دادن کلاسیک فقط کمی عجیب تر از حد معمول است. عجیب ترین شرور ، خاویر باردم سیلوا را با یک آسیب شناسی تزئینی - م effثر ، آسیب دیده ، درنده - مجسم می کند ، کاملاً لوس ، تقریباً احمقانه است ، اما هرگز احساس تهدید خود را از دست نمی دهد. رابطه اصلی باند نیز یک چرخش متمایز برای این مجموعه است. ابر جاسوس تقریباً هیچ وقت برای عاشقانه ندارد ، و در عوض بر پدر مادر خود MI6 ، M ( جودی دنچ ) اسکای فال به جای ماجراجویی فرار ، با مضامین خود بالغ می شود و خواستار این است که باند و ام مسئولیت و وزن اقدامات خود را بر دوش بکشند و در پایان قوس بین این دو به زیبایی حل می شود زیرا هر دو این کار را یاد می گیرند. اسکای فال من جیمز باند کلاسیک است ، اما با یک پیچ و تاب. این خیال مرد فراری است ، همه بزرگ شده اند. همانطور که حوا می گوید ، 'سگ قدیمی ، ترفندهای جدید'.
صفر تاریک سی

تصویر از طریق Sony Pictures
کاترین بیگلو ارائه یک درام جاسوسی استادانه ، دست کم گرفته با صفر تاریک سی. غم انگیز اما زرق و برق دار (یو پی اس های بزرگ تا گریگ فریزر فیلمبرداری نفسگیر) ، این فیلم شرح شکار گسترده اسامه بن لادن توسط سیا و عوارضی است که برای عوامل وسواسی پشت ماموریت متحمل شده است. جسیکا چستین عملکرد خیره کننده سرب در نقش مایا ، یک عامل منفرد که وظیفه نظارت بر ترور کاملا غیرممکن را برعهده داشت ، نامزدی بهترین بازیگر زن را که شایسته آن بود و یک ضربه مستقیم به ستاره را به دست آورد ، اما صفر تاریک سی دورترین چیز از یک هیجان انگیز جاسوسی پر زرق و برق هالیوود است.
در عوض ، بیگلو زرق و برق را به نفع نگاه صادقانه تری به واقعیت مخوف جاسوسی کاهش می دهد. این یکی در مورد کار کثیف است. شکنجه ، شبهای بی خوابی ، خودباوری و زنده ماندن کاملاً همه اینها. وقتی همه چیز در مورد مأموریت است ، هزینه ای در بر دارد. بیگلو و چستین هزینه آن را روی صورت مایا گذاشتند ، که به نظر می رسد هر لحظه آماده فروپاشی است ، فقط با قاطعیت پولادین او ، حتی در لحظه پیروزی ، آن را نگه داشت.