هر فیلم 'جمعه سیزدهم' از بدترین به بهترین رتبه بندی می شود
- دسته: لیست کنید

مسلماً بهترین و گویاترین سکانس سریال جمعه 13 ام سری به طور شگفت آور شامل جیسون Voorhees نیست ( کین هودر ) ، قاتل مشهور نقاب دار دسته جمعی نوجوانان سفت و مشاوران اردوگاه های استعمال دخانیات در منطقه بیشتر دریاچه کریستال. خیلی تعجب آور نیست ، این اتفاق می افتد در فصل آخر ، که بهترین کارگردانی و مبتکرانه ترین نسخه در رقابت سخت با قسمت ششم سرگرم کننده است ، جیسون زندگی می کند! . خیلی طول نکشید فصل آخر ، تامی جارویس نوجوان ، در ابتدا توسط بازی کرد کوری فلدمن ، دزدکی حرکت کردن در یکی از دو نوجوان رندی فوق الذکر که در خانه همسایه لباس خود را در می آورند و ناگهان قادر به برقراری ارتباط با احساسات وحشی است که شروع به حباب زدن در او می کند ، شروع به پرشکوهانه پریدن ، ژست زدن و دور تا دور تخت خود می کند ، فقط یک ورزشکار ناخوشایند کلاس بدنسازی دور است.
هسته اصلی موضوعی از جمعه 13 ام ، یا حداقل پایدارترین و موفق ترین مضمون آن ، البته رابطه جنسی است ، زیرا به نظر می رسد چیزی است که جیسون به ظاهر نامیرا را به یکی از تیزرهای مشهور مشهور خود می فرستد. از نظر تئوریک ، ختنه و نابودی بسیاری از اجسام توسط جیسون واکنش تکانشی وی و بازتاب جنسیت است. حواس تان باشد ، وقتی خانم Voorhees ( بتسی پالمر ) در اول داستان چند خط عقب را افشا می کند جمعه 13 ام ، او می گوید که نوجوانان بیش از حد مشغول رابطه جنسی بودند تا جیسون فقیر او را از غرق شدن در دریاچه کریستال نجات دهند. بیهوده این حق رایانه یکی نیست که با دقت بیشتری ماهیت محافظه کارانه جامعه آمریکا را در آن زمان منعکس می کند ، و مجازات فروشندگان ماری جوانا ، مشروبات الکلی و رابطه جنسی قبل از ازدواج با وحشیانه است که فقط دوم از خود کتاب مقدس است. در واقع ، رابطه جنسی با مرگ در این فیلم ها آمیخته شده است ، حتی بیشتر از هر دو فیلم کابوس در خیابان علم یا هالووین فیلم ها ، گرچه مورد دوم قطعاً نظر منحصر به فرد خود را در مورد جنسیت و روان در زیر غرق در قصابی مشتاق و دلهره آور خود دارد. جمعه 13 ام حق رای دادن به روانشناسی رابطه جنسی همچنان بدهکار است ، حتی اگر آنچه در مورد این فیلمها واقعاً به یادماندنی نیست.
فیلم های جدید برای تماشای در خانه
نه ، آنچه که معمولاً از این سریال به یاد می آورد بازی بد جنجالی ، برهنگی اضافی ، کارهای 'غیرمعمول' قتل و انبوه بی شماری از منطق است که باعث می شود این حق رای دادن طی ده ها تکرار انجام شود. این یکی از موارد نادری است که تلاش برای ایجاد منطق یا واقع گرایی دادگاه در واقع به عناصر جذاب ، حتی چشمگیر این فیلم ها آسیب می رساند. دلیل اصلی عدم موفقیت در راه اندازی مجدد سریال در سال 2009 (تقریباً در همه سطوح) این است که توضیحاتی در مورد توانایی های معجزه آسای جیسون به وجود آورد ، گویی که هر طرفدار این مجموعه واقعاً امیدوار است هنگام تماشای فیلم پاهای خود را در زمین فرو کند در مورد یک قاتل با نقاب هاکی که از مرگ بیشتر از لعنتی راسپوتین جان سالم به در برده است. این سریال توسط شان اس. کانینگام ، به عنوان شایسته و هوشیار شروع به کار کرد ، تا بیشتر و بیشتر مست کمپ ها و لذت های هوسرانگیز شود و سرانجام ، در یک انبوه از حقه های روایی ارزان قیمت یا حیرت انگیز فرو ریخته شود. وقتی صحبت ها در مورد تولید مجدد راه اندازی مجدد دوباره شروع شد ، تصمیم گرفتم در مورد موفقیت در جمعه 13 ام فیلم ها و آنچه به درستی آنها را به سوژه تقلیدهای متعدد و تمسخر سینفلیک تبدیل کرده است. نکته: این واقعیت که در این فیلم ها برهنگی بیشتر از فیلم های بلااستفاده از آن است شب های بوگی کمکی نمی کند
12. جیسون X

در بهترین حالت جیسون x کمی از داستانهای فاخر - جیسون به فضا می رود. حدس اصلی فیلم ، شامل جیسون برای دهه ها منجمد شدن و سپس 'به طور تصادفی' در آینده ذوب شدن در حالی که به زمین 2 منتقل می شود ، حداقل گفتنی است عجیب و غریب. و با این حال ، مدیر جیم آیزاک ، بیشتر به خاطر کارهای جلوه های ویژه اش شناخته می شود Gremlins و دیوید کروننبرگ است وجود داشتن ، تقریباً به همان اندازه که انتظار می رود با مطالب سرگرم کننده نیست ، و یک شخصیتی علمی-تخیلی را که ظاهراً فرمول و در عین حال تنبل طراحی شده است ، تبدیل می کند. مرگ و میرها به خصوص جالب نیستند و تعاملات اجتماعی مشتاقانه انرژی جوانی را که بهترین اقساط حق رای دادن توسط آن هدایت می شود ، ندارد. مطمئناً ، در ابتدا امتیازاتی برای کاموای کروننبرگ به دست می آید ، اما بقیه این مزخرفات ، از جمله ربات دارای شارژ جنسی ، خسته کننده ای فوق العاده است.
11. جمعه سیزدهم (2009)

به نظر می رسد این راه اندازی مجدد سال 2009 ، از بالا به پایین ، تقریباً از همه فیلم های موجود در این لیست ، با استثناهای احتمالی ، بهتر است قسمت سوم و فصل آخر . متأسفانه ، متن این راه اندازی مجدد احمقانه است ، و شما را در نظر می گیرم که فیلمنامه های دیگر احمقانه هستند. فیلمنامه به هیچ وجه با اسطوره بازی نمی کند ، یا فرصتی برای اختراع مجدد هر چیزی از دور اول دنباله ها ندارد ، بلکه بیشتر به نمایش و یافتن دلیل در پس فرض غیر منطقی سرسختانه و خلق مضحکی است که جیسون وورهیس است. این راه اندازی مجدد به جای اینکه با لحن مختلط حق رای دادن بازی کنید ، یا بن بست های خلاقانه جدیدی در داستان پیدا کنید ، یا جهنم ، حتی با مرگ بیشتر مبتکرتر می شوید ، به سادگی DNA فیلم دنباله های میانی را می گیرد و آنها را ناخوشایند می کند. در واقع ، این فیلم به یک مطالعه موردی تبدیل می شود که چند تمرین در ترسناک مدرن به جای خیال انگیز و واقعی سرگرم کننده تر ، سادیستی و ساختگی واقعی شده اند.
آنچه در پایان logan اتفاق می افتد
10. جمعه سیزدهم: آغاز جدید

که در فصل آخر ، ما به تامی جارویس جوان معرفی می شویم که برای سه قسمت قهرمان این مجموعه می شود ، قسمت دوم این تغییر شکل عجیب و غریب و غیرقابل تحریک است ، که پیشگامان کشنده جیسون را در خانه ای برای نوجوانان مشکل دار در دریاچه کریستال تنظیم می کند. لحن اینجا در واقع یک فیلم ترسناک و کمدی جنسی است که فقط با تعادل مناسب همراه است و کارگردان دنی اشتاینمن روشی دارد که می تواند حالت های منحصر به فرد صورت قربانیان را برجسته کند و به سبک تحسین برانگیزی به محیط اطراف دست دهد. همانطور که گفته شد ، این فیلم یک پایان پیچشی را ایجاد می کند که باعث می شود روستا لحظات آخر احساس اوج می کنید آلفرد هیچکاک ، یک تصمیم داستانی آنقدر عمیقانه گنگ است که حتی قسمت های جوانتر این فیلم را نیز آلوده می کند ، مانند سکانسی که یک زن و شوهر برای یکدیگر آواز می خوانند در حالی که مرد یک گه طولانی را در یک بندر می برد. بعد از فصل آخر ، حادترین و سرگرم کننده ترین حجم سریال ، شروع تازه نشانگر آغاز جمعه 13 ام با لقب نشان داده می شود.
9. جمعه سیزدهم - قسمت هشتم: جیسون منهتن را می گیرد

این همان چیزی است که نیش می زند. این فرضیه به احتمال زیاد امیدوار کننده است ، و اجازه می دهد برجسته ترین متخصص جهان در مورد خشن و شرارت عمومی در 'شهری که هرگز نمی خوابد' شل شود. این امکانات رک و پوست کنده بی پایان هستند ، و به جای انتخاب یکی ، سازندگان آن جیسون منهتن را می گیرد بیشتر وقتهای خود را در سفر دریایی به منهتن سپری کنید ، جیسون نقش یک اسماعیل وحشی کشته را بازی می کند. اجراها به خصوص در اینجا بد هستند ، اما حتی طرح تشویقی جیسون در دریاهای آزاد زیاد مورد توجه قرار نمی گیرد. مرگ و میرها تا حد زیادی در قایق خسته کننده است ، اما هنگامی که به منهتن می رسیم ، فیلم با بی احترامی روشن می شود ، مهمترین آن در جنگ طولانی او با قهرمان بوکس در سقف های شهر نیویورک است. سکانس هایی به همان شدت عجیب و غریب که در نهایت فقط اذیت می کنند اگر می توانست فیلم حتی یک حدفاصل علاقه به تحقق وعده عنوان فیلم را نشان دهد ، می توانست باشد.
8. جمعه سیزدهم - قسمت هفتم: خون جدید

خون جدید در زمان بیرون آمد اسکنرها ، این ممکن است توضیح دهد که چرا کسی (کسی!) احساس می کند باید جیسون را در برابر یک راه دور تله جوان قرار دهد. در این حالت ، تله پات همچنین یک بلوند کنجکاو و آسیب دیده است که به طور تصادفی جیسون را از مرگ برمی گرداند وقتی شروع به یادآوری می کند که چگونه پدرش را با قدرت در همان قسمت املاک دریاچه کریستال کشت. بله ، پیچیده است و این واقعیت است که به خط داستانی telepath یک احساس ساختگی از جدی بودن شخصیت داده می شود خون جدید فوق العاده پایین مرگ و میرها به خصوص به یاد ماندنی نیستند ، و شخصیت ها ، حتی برای جمعه 13 ام ، با کمی تمرکز یا حتی تشدید حاشیه ای نوشته می شوند.
7. جیسون به جهنم می رود: جمعه آخر

برای آنچه آخرین نسخه اصلی است جمعه 13 ام فیلم ، هموار کردن مسیر برای فردی در مقابل جیسون و ریبوت فوق الذکر 2009 ، سازندگان سریال هیولای آن را با مقدار قابل توجهی از باتشیت پس زمینه ، تحت فشار قرار دادند ، که هیچ کدام با دیوانگی ملایم بقیه سریال ها مطابقت نداشت. تأثیر کروننبرگ در اینجا نیز شکوفا می شود ، زیرا این جلد بیشتر با وحشت بدن و موجوداتی مانند کرم شیطانی مانند آنچه که مخاطبان می توانند در کروننبرگ پیدا کنند ، سروکار دارد. لرز ، لازم به ذکر نیست که تعدادی از فیلم های ترسناک دهه 80 که از انگلهای کرم-اشکال لزج به عنوان هیولای انتخاب خود استفاده می کردند. جیسون به جهنم می رود غلظت بالایی از مرگ به یادماندنی دارد ، و فیلم آشکارا به لحن مزخرفی می پردازد ، اما داستان جذاب یک بار دیگر مانع شیمی اولیه می شود و یک آزمایش جالب در ژانر را ایجاد می کند اما یک ساعت کاملاً راضی کننده نیست.
6. فردی در مقابل جیسون

ممکن است در کل محدوده خطی به اندازه متنفر و قابل انعطاف وجود نداشته باشد جمعه 13 ام و کابوس در خیابان علم نوشته هایی از 'گوشت تیره و چقدر شیرین.' چنین تعطیلات غیرقابل بحثی باید در این مسابقه کاملاً پیش بینی شده بین یک قاتل توده ای وحشی ، معلول ذهنی و کودک دوست و آدمکش قاتل که می تواند شما را در منظره رویایی خود کشتار کند ، متحمل شود ، اما فراتر از گفتگو ، این به همان خوبی است که می توانست بوده باشد امید برای. کسانی که انتظار دارند جان نجار یا وس کرون برای گرفتن چنین رویداد سینمایی فرخنده رویایی بود ، اما معلم گورو چینی رونی یو سایه ای ، شیک از مرحله نهایی مرحله نهایی افسانه وحشت ساخته شده است. فیلم نامه فضای ضروری خود را از دست می دهد ، اما آنچه باقی مانده قابل استفاده است ، اگر نه همیشه قابل دفاع است.
فیلم های ترسناک مناسب برای کودکان 10 ساله
5. جمعه سیزدهم - قسمت دوم

یا ، تصویری از روان پریش تشنه خون خون جاویدان در جوانی. اینجا جایی است که ما برای اولین بار با جیسون ، لباس های ورزشی و گونی پارچه ای با سوراخ سوراخ چشم روبرو می شویم ، و مانتو قاتل کنار دریاچه را از مادرش می گیریم. فیلم با گردن زدن Voorhees زنی که سر مادرش را قطع می کند آغاز می شود ، و یک انرژی ناچیز و بدون بودجه در این داستان ابتدایی از زیباترین ساکنین Crystal Lake وجود دارد. مرگ و میرها عمدتا خفیف است ، اگرچه این فیلم دارای یک فشردگی روایی است که شبیه به فیلم افتتاحیه و قسمت بسیار التهابی قسمت سوم (به صورت سه بعدی!) است که کارگردانی قسمت آخر آن استیو ماینر ، که در اینجا نیز به عنوان کلاه ایمنی خدمت می کند. معدنچی به معارضه های ترسناک و دیوانه وار مستقیم می پردازد خانه و قفل جنگی ، و همچنین تلاش های وحشتناک برای کمدی ( انسان روح ) و درام ( همیشه جوان ) ، اما در اینجا او به روند کار با سرعت و انرژی بسیار جلب توجه می کند ، و به عنوان یک بازیگر با صلاحیت ، یک سطل زباله کاملا تحسین برانگیز ایجاد می کند.
4. جمعه سیزدهم

یکی از کارهای بنیانگذار زیر ژانر slasher و به طرز شگفت انگیزی ، یک ساعت تماشایی هنوز هم بسیار جذاب است. تصاویر هرگز بیش از حد صلاحیت نیستند ، اما در این شرایط خاص تقریباً به نفع آن کار می کنند. مانند NYC slasher classic دیوانه ، دانه دانه بودن سهام فیلم ، ارزان بودن طرح تولید ، برای محیط های ایده آل این قتل مقدماتی کار می کند ، با مادر وورهیز که یک بسته مشاور را برای تاسیس دریاچه Camp Crystal Lake بریده است. همچنین یک احساس وحشت قوی وجود دارد ، که وقتی زن جوانی در روز روشن پس از پذیرش سواری از یک غریبه کشته می شود ، در اوایل قتل می رسد. و ظاهر اوج گیری بتسی پالمر باعث می شود مقدار مناسب گونزو ، جنون کاملاً نمایشی برای پوشاندن این شگفتی ناخوشایند باشد.
3. جمعه سیزدهم - قسمت سوم

فصل سوم از حماسه جیسون وورهیز جایی بود که کارگردانی کمی جسورانه تر بود ، به لطف قسمت کوچکی که فیلم به صورت سه بعدی اکران شده است ، که در آن زمان شاهد تجدید حیات بود. با این حال ، حتی بدون عینک ، قسمت سوم از 'سلام! به من نگاه کن ، ما! '- مارک عکسبرداری ، با اضافه کردن سرعت بصری گالوانیک و ریتم به دنباله ، جایی که دو فیلم اول به شدت به سبک فیلم B خود متمایل بودند. داستان در اینجا دیگ بخار است ، با برخی از انحرافات سرگرم کننده ، مانند سه زورگیری که نوجوانان را در پمپ بنزین مورد آزار و اذیت قرار می دهد و سپس به کابین های آنها سفر می کند تا آنها را بیشتر آزار دهد. فراتر از این، قسمت سوم همچنین شایسته است جایگاه ویژه ای داشته باشد زیرا حجم جیسون ماسک هاکی خود را پیدا می کند ، یک نوجوان مخصوص موی موج دار را آزار می دهد و ضربات خود را به ترس از مشاوران و دوستانش می اندازد. او باید می دانست که جیسون زیاد برای رقابت نیست.
2. جمعه سیزدهم - قسمت ششم: جیسون زندگی می کند

جیسون زندگی می کند! آخرین مورد قابل توجه است جمعه 13 ام فیلم ، و مسلماً سرگرم کننده ترین ورودی در کل مجموعه است. در اینجا ، جیسون فقط به عنوان نیروی خرابکاری که توسط عدالت کوچک و پوسیده کاتولیک دوران ریگان ، که ماشین آلات اساسی حق رای دادن تا تکرار پنجم بود ، ایجاد شد. دامنه وسیع تری از اهداف ماکت در اینجا وجود دارد و مجموعه جوک ها ، مرگ ها و تعاملات کلی بسیار گسترده تر از هر بخش دیگری از امتیازات است. این یکی از اولین کمدی های ترسناک است که محبوبیت زیادی کسب کرده است ، و حساسیت های مختلف آن (نگاه کنید به: مرگ کماندوی رنگین کمان شوونیستی) طنز وحشی و تاریک آن را با مجموعه ای ناگوار از قتل ها ، از جمله زنی که صورتش را خرد می کند ، پیوند می دهد. در کنار یک وینباگو ، به سبک هنر پین. درک کاملی از دنیای دریاچه کریستال وجود دارد و گرچه ممکن است علاقه مندان به سختی از این ورود خسته شوند ، اما این جسارت در لحن جیسون زندگی می کند! واقعا به یاد ماندنی و مضحک لذت بخش است که در آن بسیاری از جمعه 13 ام فیلم ها فقط برای قتل های یک نفره یا یک خطی فراخوانده می شوند.
1. جمعه سیزدهم: فصل پایانی

فصل آخر پنجگانه است جمعه 13 ام فیلم ، با لحظات کمیک شبیه به لحظاتی که اوج می گیرند ، است جیسون زندگی می کند! به چنین تجربه ای هذیان آمیز و در عین حال بیشتر در DNA روایت اساسی خود کاهش می یابد. این جایی است که ما برای اولین بار با تامی جارویس ، کینه توزی اولیه جیسون ، در صورت وجود وجود دارد ، و دیدار نهایی بین کوری فلدمن جارویس و جیسون در واقع بسیار ناراحت کننده هستند و از روانشناسی نگران کننده ای استفاده می کنند ، اگر نه کاملاً قانع کننده. این نوع عملکرد فلدمن خوب نبود ، اما فیلم شایسته امتیازاتی است که به این روش برای حصارها تاب می خورد. برای بقیه فیلم ، کودک-ستاره سابق بیش از هر چیز قابل استفاده باشد و این فیلم به شدت تحت توجه به زیر جریانهای ذهنی- روانی ذاتی داستان بیش از هر فیلم دیگری در این لیست است. این قتل ها از هشدارهای ساده تا قصابی های عجیب و غریب و این واقعیت است که بازیگران شامل بازیگران شخصیت های طولانی کار هستند کریسپین گلاور و اریش اندرسون استعداد خاصی به فیلم می دهد ، چیزی مانند قدرت ستاره ای درجه B. این متعادل ترین است جمعه 13 ام سریال ، جایی بین خانه حیوانات و جوزف زیتو slasher کلاسیک پرولر ، که مدیر با آن مشترک است فصل آخر اما هرگز کاملاً به سطح عجیب بودن این فیلم در بونافید نمی رسد.