هر فیلم 'جنگ ستارگان' از بدترین به بهترین رتبه بندی شده است

چه فیلمی را ببینید؟
 
آیا توان تحمل حقیقت را داری؟

جنگ ستارگان حماسه نمادین ترین امتیاز فیلم در تمام دوران ها است. هر کس می داند چه جنگ ستارگان است. این حدود 40 سال است که آگاهی عمومی ما را فرا گرفته است - شما باید خیلی تلاش کنید تا از این حق رای دادن که آغاز فروتنانه آن در یک فیلمساز جوان است که سعی در ساخت فلش گوردون پاره شدن کم کاری کرد جورج لوکاس بدانید که با اصل جنگ ستارگان ، او نه تنها به عنوان یک حق رای دادن در مورد فیلم محبوب بسیار محبوب بود ، بلکه همچنین یک کل جهان را به وجود آورد که مردم سالها برای آن منافذ ، بحث و گفتگو می کردند.

در حالی که لوکاس قصد داشت جنگ ستارگان او که سه سه گانه جداگانه است ، تصمیم گرفت داستان های خود را بفروشد و سلطنت را به شخص دیگری تحویل دهد تا سه قسمت آخر را بیاورد - داری میای ، VIII ، و نهم - به ثمر رسیدن. تیم پشت سر جنگ ستارگان: نیرو بیدار می شود سرانجام تصمیم گرفتند سه گانه خودشان را بسازند و بسیاری از آنها را ترک کنند طرح اصلی لوکاس پشت ، اما روحیه جنگ ستارگان زندگی می کند و کمپانی لوکاس فیلم که اکنون متعلق به دیزنی است قصد دارد این فیلم را ادامه دهد جنگ ستارگان حماسه برای سالهای دیگر

بنابراین با سه گانه جدید کامل و اضافی جنگ ستارگان فیلم های روی میز برای آینده قابل پیش بینی ، من رتبه شخصی خودم را برای هر قسمت قرار داده ام. مانند همه لیست ها ، این موضوع ذهنی است ، اما من تمام تلاش خود را کرده ام تا در هر موقعیتی اظهار نظر کنم. به عنوان رتبه بندی هر ، در زیر بخوانید جنگ ستارگان فیلم تا کنون.

11.) قسمت نهم: ظهور اسکای واکر

تصویر از طریق لوکاس فیلم

تقریبا چشمگیر است که چقدر از نظر تهاجمی غیر جالب است جنگ ستارگان: ظهور اسکای واکر است. داستان پردازی تا حدی از درک مطلب درهم و برهم است و شخصیت ها تصمیماتی می گیرند که انگیزه آنها چیزی بیشتر از تلاش برای انتقال طرح یا راه اندازی / باز کردن جعبه رمز و راز دیگری نیست که با افسانه ها گره خورده و در نهایت اهمیت چندانی ندارد. آنچه که باید نبردی عاطفی برای روح کیلو رن باشد ، به یک گنجینه تبدیل می شود که در پاسخ به س questionsالات محرمانه ای که نیازی به پاسخ دادن ندارند ، خسته می شود و 'حقیقت' والدین ری ، قهرمان این سه گانه را تقریباً به طور کامل رد می کند از فیلم در حالی که او به طور مرتب به همراهان وفادار خود می گوید 'به آرامش برسد' به منظور به خطر انداختن جان خود (و آنها) برای تعقیب چیزی؟ آیا حتی مهم است که چیست؟ و در کنار او ، قوس رستگاری Kylo Ren در مأیوس کننده ترین مدها کوتاه می شود ، زیرا او به دلایل دیگری به تعقیب ری ادامه می دهد؟

ریشه مشکلات فیلم در رابطه با ری و کیلو رن ، پالپاتین است. او با برگرداندن Big Bad از سه گانه اصلی به زندگی ، او مکید خیلی زیاد نمایشگاه و داستان از آنچه که باید دوباره فینال می شد با هدف نجات کیلو رن از دست خودش بود. حتی فراتر از آن ، فین داستانی داستانی فراتر از گفتن 'ری کجاست؟' بارها و بارها و توسعه شخصیت پو از آخرین جدی به نفع شما - حدس می زنید - بیشتر مزخرفات سرکش شلوار پرواز می کند.

داستان و قدم زدن ضعیف ، تمام وابستگی عاطفی به این شخصیت ها را از بین می برد و تعریف شفاف فیلم از کلمه 'مرگ' ، تمام مخاطرات را بی معنی می کند. اگر پالپاتین یک بار از مرده برگردانده شود ، چه کسی می گوید که او دیگر نخواهد شد؟ چرا حتی سعی در کشتن دوباره او وجود دارد؟ و اگر بدانیم که کیلو قصد ندارد ری را بکشد ، چه دلیلی برای هیجان زده شدن هنگام هشدار دادن چراغ های روشنایی خود در برابر یکدیگر وجود دارد؟

اما فراتر از یک داستان بد و قوس شخصیت های غیر موجود ، ظهور Skywalker همچنین از نقطه نظر سینمایی کشیده می شود. زبان تصویری فیلم گیج کننده و کوچک اندیشی است (نیم ساعت اول یا جهنم گیج کننده است) و جنگ های کشتی فضایی فاقد جغرافیا و پیشرانه واضح است. با اقدام نهایی کل Skywalker Saga - لحظه ای که باید با تنش همراه باشد - شما فقط نوعی نشسته اید که آنجا را بی فکر دنبال می کنید ، با هر گونه مراقبت یا اشتیاق یا علاقه ای که توسط تصمیمات گیج کننده طی دو ساعت گذشته گرفته شده است ، غرق می شود .

در تلاش برای ساختن فیلمی که نظر همه را جلب کند جنگ ستارگان طرفداران و تساوی در از دست دادن در پایان است همه از فیلم های Skywalker Saga ، جی جی آبرامز شخصیت هایی را که با موفقیت ساخته و معرفی کرده است ، کوتاه می کند نیرو بیدار می شود . این بزرگترین گناه آن است. ری ، کیلو ، پو ، فین ، و بله رز تیکو لیاقت این را داشت که بیش از حد از سرویس اضافه شده طرفداران نیمه کاره برخوردار باشد. چه ناامیدی عظیم.

10.) قسمت اول - تهدید شبح

تصویر از طریق لوکاس فیلم

انتظار برای افزایش تب بود تهدید شبح وقتی بیرون آمد و چرا اینطور نیست؟ این داستان اصلی دارت ویدر بود. شرور غم انگیز سه گانه اصلی ؛ پدر لوک اسکای واکر. چگونه ، چرا و چه زمانی آناکین اسکای واکر به سمت تاریک روی آورد؟ امکانات بی پایان بود! و با این حال ، برای فیلمی که مقدمه آن خیلی پتانسیل دارد ، تهدید شبح کاملاً فاقد هرگونه احساس حرکت است.

شاید هنگام خزیدن آغازین ، نوشته ها روی دیوار بود که در آن ما به نمایش هیجان انگیز مذاکرات تجاری سرعت بخشیده ایم. حتی سکانس آغازین آن با بازی Qui-Gon Jinn و یک اوبی وان کنوبی جوان نیز از هیچ هیجان و تنشی عاری است. خطوط کاملاً مسطح تحویل داده می شوند ، نه احساس خطر وجود دارد ، نه احساس دسیسه. همه چیز فقط روی صفحه نمایش ، یکی پس از دیگری ، تا حد امکان روشن می شود تا زمانی که اعتبارات رول شود. این تهدید شبح به طور خلاصه

تنها لطف صرفه جویی در فیلم سکانس podrace است که به عقب افتادم بسیاری از نقص های فیلم را جبران کردم. پس از یک مسابقه مجدد ، حتی اگر صحنه podrace واقعاً به طرز شگفت انگیزی ساخته شده باشد ، نقص های بیرحمانه فیلم بسیار بیشتر از مقدار کمی حسن نیت آن است. در واقع ، با یک فیلم جورج لوکاس حق امتیاز خود را برای همیشه آلوده کرد ، و در حالی که مردم ممکن است استدلال کنند تهدید شبح نابجا است ، واقعاً خیلی بد است.

9.) قسمت دوم - حمله کلون ها

تصویر از طریق لوکاس فیلم

در حالی که از ابتدا لوکاس سه گانه مقدمه را ترسیم می کرد ، او متوجه شد که با فیلمنامه حمله کلون ها با توجه به واکنش شدید به تهدید شبح . به عنوان یک نتیجه ، دنباله بیشتر بیشتر به قطعات قطعه و نبردهای برقی تبدیل می شود ، که حداقل برخی از تحرکات را برای یک تنبل فراهم می کند ، مسیر فصل میانی طولانی که ما را با Emo Anakin Skywalker آشنا می کند.

در حال تماشای تلاش لوکاس برای یک داستان عاشقانه صادقانه به نیکی هایدن کریستنسن و ناتالی پورتمن مستقیم دردناک است این دو بازیگر شیمی صفر دارند و کریستینسن تلاش می کند تا بین بازی در یک نقش عاشقانه و نشان دادن متقاعد کننده سایه های تاریکی درون آناکین که کاملاً در فیلم بعدی نقش آفرینی می کند ، پا بگذارد. نتیجه بدترین عملکرد پیش درآمد است و این چیزی است که می گوید. زایمان کریستنسن چوبی ، غیر طبیعی و کشیده است. كمك نمی كند كه به او كمك شود كه دقیقاً چگونه این اجرا را انجام دهد ، اما بیشتر اوقات آناكین به عنوان یك بچه ریزبین و ریزبین ظاهر می شود كه می خواهید برای همیشه از بین برود.

داستان جانبی اوبی وان شامل کلون ها حداقل ملایم و جذاب است و در واقع آنچه که باعث می شود حمله کلون ها یک فیلم بهتر از تهدید شبح قطعه های بیشتری نیست این یک طرح را ارائه می دهد که مخاطب را خسته نمی کند. از نظر بصری فیلم یک قدم جلوتر است تهدید شبح همچنین ، اگرچه دوربین لوکاس سرد و دور است ، اما با توجه به گفتگوی خشک و خشک آنها ، هیچ لطفی به بازیگران نمی کند. و هرچه کمتر در مورد این داستانهای پوچ منشا بابا فت گفته شود ، بهتر است.

اما اشتباه نکنید - در حالی که حمله کلون ها از ... بهتر است تهدید شبح ، هنوز هم خیلی فیلم بدی است. طول متورم آن تقریباً ممنوع است ، زیرا با استفاده از این که فقط ظاهراً پایان ندارد ، ادامه می یابد و ادامه می یابد جان ویلیامز 'نمره به عنوان عصا برای رسیدن از صحنه به صحنه. این همچنین فیلمی است که لوکاس واقعاً با CG آزاد شد و موجودات ، حیوانات و موجودات را به لذت خود - و هیچ کس دیگر - مجذوب خود کرد. بنابراین در حالی که حمله کلون ها یک کودک کوچک است که از آن بالا می رود تهدید ، این یک ناامیدی تلخ و همچنان لکه دیگری بر تاریخ حق رای دادن باقی مانده است.

8.) انفرادی: یک داستان جنگ ستارگان

تصویر از طریق لوکاس فیلم

انفرادی: داستان جنگ ستارگان خوب است. این یک فیلم کاملا خوب است. کارگردان رون هوارد ، جایگزین مدیران فیل لرد و کریس میلر ، کار را به اتمام می رساند و تقریباً فیلمی را که انتظار داشتید ، فیلمنامه آن را تحویل می دهد لارنس کسدان و جون کسدان . در حالی که فیلم شروع خیلی خوبی دارد و اینجا و آنجا كمی پشمالو است ، زیرا گاهی اوقات احساس می كنید كه فیلم لرد / میلر با فیلم هاوارد مخلوط می شود كه منجر به ناسازگاری لحن و اجرا می شود ، اما در نهایت داستان مبدأ رضایت بخشی برای هان سولو.

برای اطمینان نقاط روشن وجود دارد. فیبی والر-بریج خواننده L3 کاملا تازه است ، امیلیا کلارک نمایش فوق العاده ای از فیلم Noir که به عنوان یک قیاس معمایی تزریق شده است ، و آلدن ارنرایچ در نقش هان سولو کار می کند. اما سرویس فن از کنترل خارج می شود و در پایان فیلم به س questionsالات مربوط به داستان های پس زمینه هان و لاندو پاسخ می دهد که واقعاً نیازی به پاسخگویی آنها نداشتیم. علاوه بر این ، فیلم آنقدر به فکر ساختن 'هان' به عنوان 'پسر خوب' است که ما غالباً دلقک دوست داشتنی ای را دوست داریم که امیدی تازه .

با تکان دادن دید لرد و میلر و آوردن هوارد برای هموار کردن اوضاع ، در نهایت با یک قطعه فیلم تا حدودی ناشناس مواجه می شوید ، یکی از شخصیت های مشخص و حتی انرژی ندارد. این خوب ، اما این یک فرصت بزرگ از دست رفته است ، و این واقعیت که بسیار فراموش نشدنی فراموش نشدنی است ، یک نیروی محرکه برای موقعیت خود در این لیست اینجا است.

7.) قسمت سوم - انتقام سیت

تصویر از طریق لوکاس فیلم

راستش ، من چند بار در مورد قرار دادن رفت و برگشت انتقام سیت . دو پیش درآمد اول لوکاس از محاسبه شدید ، کارگردانی ضعیف و بازی های غیرقابل قبول بسیار رنج می برد ، اما با فیلم سوم و آخر ، احساس می شد که سرانجام لوکاس و بازیگرانش شروع به تسلط بر همه چیز کرده اند. واقعاً اگر نحوه برخورد فیلم با Padme در انتها نبود ، می توانستم ببینم که ممکن است کمی بالاتر در لیست قرار بگیرد.

آنچه در وهله اول همه را نسبت به پیش درآمد هیجان زده کرد دیدن سقوط Anakin Skywalker از فضل بود و انتقام سیت یک بازده خوشمزه و شگفت آور احساسی است. لوكاس داستان خود را بسیار پیچیده تر می كند ، زیرا آناكین واقعاً هدف آن چیزی است كه ما می توانیم او را در سناتور پالپاتین یك كودك شكارچی بنامیم. در اوایل ، پالپاتین به پتانسیل آناکین پی برد و در انتقام سیت می بینیم که وی به شدت شاگرد آینده خود را به سمت مکانی سوق می دهد که چاره ای جز پیوستن به سمت تاریک ندارد. او این ایده را تقویت می کند که آناکین تنها است ، هیچ کس دیگری نیست که به او اعتماد کند و اطرافیانش او را دست کم می گیرند. این یک پویایی شکارچی شکارچی کلاسیک است ، و لوکاس از این اثر بسیار تأثیرگذار استفاده می کند ، و سقوط آناکین از فضل را بسیار تراژیک تر می کند ، زیرا او واقعاً قربانی اینجا می شود. مطمئناً او در تمام مدت توانایی شکستن بد را داشت ، اما او بیشتر از یک محل ناامیدی و نه اشتیاق شاگرد پالپاتین می شود.

کریستنسن همچنین در بازی با آناکین پیچیده تر و عصبانیت کم سن و سال در این فیلم و صحنه اصلی خود با ایان مک دیارمید Palpatine به طرز شگفت انگیزی پویا است. و پورتمن - بازیگری که علی رغم فیلمنامه ها قادر به ارائه یک بازی واقعاً خوب در پیش درآمد است - هنگام انتقال درگیری در پادم ، زنی کاملاً متعهد به احساسات سیاسی خود که از یادگیری قطب نمای اخلاقی آناکین شوکه شده است ، می درخشد.

این باعث ناراحت کننده می شود که ببینیم چنین شخصیت زن مستقلی اساساً دست از زندگی می کشد وقتی عشق زندگی اش بد می شود. از یک طرف ، من می فهمم که خیانت فراتر از عاشقانه است - این یک خیانت سیاسی نیز هست - اما از طرف دیگر ، پادم احساس می کند مانند یک شخصیت است که پس از چنین چرخشی بیشتر به عمل می آید تا اینکه برای شکست دادن استعفا دهد. افسوس ، لوكاس بايد سرنوشتي را كه در سه گانه اصلي سنگ تمام گذاشته است ، به سرانجام برساند (گرچه ظاهراً جزئيات جزئي مانند ليا به ياد آوردن مادرش مهم نيست) با پايان دادن داستان پدم.

اگر جنگ ستارگان من می گویم حق رای دادن به طور کلی توسط پیش درآمد آلوده است انتقام سیت صرفاً به دلیل پیش درآمد بودن ، کم ارزش می شود. مطمئناً ما هنوز هم با بسیاری از گزینه هایی که لوکاس قبلاً انجام داده - مانند بازیگران هیدن کریستنسن و جیک لوید - اما تاریکی ، پیچیدگی ، و فاجعه نهایی از انتقام سیت مطمئناً این فیلم را به بهترین پیش درآمد تبدیل می کند و ، به اعتقاد من ، یک نوع فیلم بسیار خوب است.

6.) Rogue One: یک داستان جنگ ستارگان

تصویر از طریق لوکاس فیلم

وجود دارد عالی فیلم جایی در داخل Rogue One: A Star Wars Story ، و در حالی که اولین Lucasfilm همیشه مستقل است جنگ ستارگان در نهایت فیلم خوب کار می کند ، اما به پتانسیل کامل خود نمی رسد. احساس کارگردانی می کند گرت ادواردز تنش - و در ابتدا فیلمبرداری - یک فیلم تاریک ، واقع بینانه از جنگ صرفه جویی در رایان خصوصی ، اما لوکاس فیلم و دیزنی پس از این واقعیت متوجه شدند که این کریسمس با خانواده ها پرواز نخواهد کرد. در نتیجه، مایکل گیاکچینو نمره ها گاهاً از نظر تجارتی سبک و پرتحرک است و ویرایش از برخی از جزئیات دلخراش تر این مأموریت انتحاری طفره می رود. به روایت این فیلم همچنین کمی آشفته است و از بافت به هم می ریزد و بافت پیوندی کمی دارد و مطمئناً احساس می شود که بخشهای زیادی از این داستان از دست رفته است.

بهترین تریلرهای روانی در آمازون پرایم

تمام آنچه گفته شد ، این فیلم در عمل سوم خود و قوس آن واقعاً جمع می شود فلیسیتی جونز 'جین ارسو یک فرد تازه کننده و پویا است. البته جنگ ستارگان طرفداران قبلاً داستان های 'Daddy Issues' را دیده اند ، اما نکته ای در مورد پرداختن به این داستان از دیدگاه زنانه و دیدگاهی غیرجدی وجود دارد که آن را منحصر به فرد می کند. ابهام اخلاقی اقدامات گالن ارسو حتی فتنه موضوعی بیشتری را نیز به گلدان می افزاید (گرچه باز هم به نظر می رسد چیزی که با ویرایش برای دوستانه تر بودن خانواده سازگارتر شده است) ، و جونز کاملاً این عملکرد متناقض عاطفی را میخکوب می کند.

اعتبار نیز به دلیل ادواردز و شرکت برای پر کردن این گروه با بازیگران فوق العاده متنوع است. دونی ین تقریباً نمایش را می دزدد ، و دیگو لونا باعث ایجاد یک جدید جدید خارق العاده به جنگ ستارگان 'سابقه طولانی شورشیان اخلاقی خاکستری باز هم شرم آور است که این امتیازات به طور کامل تحویل داده نمی شود ، و بسیاری از مهارت های امضای ادواردز در مقیاس و ضربات قطعه ای در پی این عکسبرداری ها بهم خورده است ، اما در بیشتر موارد سرکش یکی کار می کند - حتی اگر فاقد پیچیدگی کامل و تکمیل روایت شخصیت ها در باشد نیرو بیدار می شود .

5.) قسمت ششم - بازگشت جدی

تصویر از طریق لوکاس فیلم

فیلم آخر در سه گانه اصلی لوکاس هنوز هم شامل سه نفر اصلی است ، اما این یک فیلم بسیار احمقانه است که در عقیده شاید باید ما را بیشتر برای آنچه قرار است آماده کنیم آماده می کند تهدید شبح . جذاب ترین جنبه از بازگشت جدی آیا نتیجه سفر پدر / پسران لوک و دارت ویدر است ، اما همه چیز دیگر متعفن است؟

افتتاحیه جدی در مقایسه با اسلاف خود رنگ پریده است ، زیرا ما در یک اقامت بسیار احمقانه در کاخ جبا واقع شده ایم که استقبال از آن را بیش از حد ادامه می دهد. علاوه بر این ، در حالی که هان سولو از مردی بودن نجات می یابد و نجات می یابد ، لحن 'پسر خوب' شخصیت باعث می شود تا او در جدی از آنچه در فیلم های قبلی بود. بگذریم ، ما هان سولو را دوست داریم زیرا او نوعی دیک است. وقتی او همه به روشی غیر اکراه مانند قهرمان است ، ما بدون فویل جالب برای گروه باقی می مانیم - گرچه لوک نزدیک می شود زیرا او در این فیلم شخصیت بسیار تاریک و پیچیده تری نسبت به دو فیلم قبلی است.

در واقع ، لوک جالب ترین شخصیت در است بازگشت جدی ، و به حق این کلاهبرداری سه گانه بود که او را با Dark Side روبرو می کرد ، جایی که او رنگ های واقعی خود را در مورد وفاداری خود نشان می دهد. این یک اقدام خارق العاده و پیچیده برای لوک است و نتیجه آن نتیجه رضایت بخشی از سفر آغاز شده است امیدی تازه .

4.) جنگ ستارگان: نیرو بیدار می شود

تصویر از طریق لوکاس فیلم

به عنوان کاملاً پیش بینی شده ترین فیلم دهه 2010 ، فراتر از انتظار برای جنگ ستارگان: نیرو بیدار می شود تقریباً غیرممکن بود جهنم ، حتی ملاقات انتظارات به عنوان توسعه و تولید یک کار دشوار بود نیرو بیدار می شود با شدت یک واقعه بسیار مهم جهانی پوشانده شد. در پایان ، نویسنده / کارگردان مشترک جی جی آبرامز ساخت دنباله ای نامرتب ، پیروزمندانه ، مهیج ، درهم و برهم و امیدوار کننده ، و گرچه مطمئناً گام های اشتباه و محاسبه اشتباه وجود دارد ، آنچه که فیلم درست می شود ، واقعاً درست می شود

اول و مهمترین ، نیرو بیدار می شود به ما یک قهرمان فوق العاده در می دهد دیزی ریدلی ری او پیچیده ، کنجکاو و به راحتی تماشای او یک لذت است ، زیرا ریدلی شخصیت را با هوای ماجراجویی و هیجان آغشته می کند که نمایانگر احساس مخاطبان نسبت به این جهان محبوب است. او یک تکیه گاه نیست ، او یک برش مقوایی از یک شخصیت نیست ، او یک انسان کاملاً ابعادی است ، با تردیدها و ترس ها و لحظات غافلگیری ، و این شاهدی برای عملکرد ریدلی و جهت گیری آبرامز است که ما می شویم عمیقا نه فقط در نتیجه ری ، یا کسانی که ممکن است والدینش باشند ، بلکه در خود ری سرمایه گذاری کرد. ما فقط نمی خواهیم همه پاسخ ها را بدانیم ، می خواهیم با این شخصیت وقت بگذاریم و در تنظیم این سه گانه جدید ، نیرو بیدار می شود به طرز وحشیانه ای در ساخت یک قهرمان کاملاً جدید موفق می شود.

اما هیچ روشنایی بدون تاریکی وجود ندارد و آدام راننده Kylo Ren فقط یک آنتاگونیست باورنکردنی نیست ، بلکه او جالب ترین شرور در است جنگ ستارگان توقف کامل حق رای دادن. در حالی که نیرو بیدار می شود آگاهانه از تقلید از داستان های پیش از آن می گذرد ، Kylo Ren از نظر شرورانه چیز کاملاً جدیدی است. برای ساختن ریزه انداز ، کودک مهربان Han Solo و Leia Organa آنتاگونیست اصلی شما فوق العاده بلندپروازانه است ، اما راننده و آبرامز با آوردن یک پیچیدگی و رنج داخلی به شخصیت منجر می شوند که وی را بسیار تماشا کند. بله ، ممکن است برخی از افراد زیرمجموعه او وقتی یکی از عصبانیت های خود را پرتاب می کند ، چشم او را بشکنند ، اما قدرت Kylo Ren بسیار زیاد است و او آن را با شدت بیرحمانه ای به کار می گیرد که باعث می شود دشمنانش از ترس لرزند.

برخی از شخصیت های فرعی ، مانند Maz Kanata یا رهبر معظم اسنوک (lol) ، در اجرای آنها به طرز ناخوشایندی پذیرفته می شوند و / یا خسته کننده هستند ، و در حالی که دیدن این یک لذت است هریسون فورد بازگشت به خلبانی هزاره شاهین ، قهرمانان جدید فیلم - از جمله جان بویگا فین هیجان انگیز است - سرانجام نمایش را بدزدید. نیرو بیدار می شود بیشتر در قول آنچه در آینده خواهد آمد موفق می شود تا در داستان مستقل خود ، با ایجاد بنیادی کاملاً محکم که زمینه را برای قصه پردازی جذاب تر در این زمینه فراهم می کند قسمت هشتم . و گرچه ممکن است فیلم سکانس های اکشن نمادین (صرفه جویی در جنگ سوم با اکشن سوم) یا داستان سرایی ساده را نداشته باشد ، نیرو بیدار می شود کاملاً مهمترین چیز را میخکوب می کند: ایجاد و معرفی شخصیت های جدید که می تواند رضایت بخشی را به همراه داشته باشد جنگ ستارگان داستان به خودی خود.

3.) قسمت پنجم - امپراتوری به عقب برمی گردد

تصویر از طریق لوکاس فیلم

گوش کن، امپراتوری حمله می کند بدون شک یک فیلم باورنکردنی (البته ناگفته نماند که از نفوذ گسترده ای برخوردار است) است ، اما به عنوان یک داستان مستقل کمتر از فیلم قبلی اش تنگ است. به مرور بهبود می یابد امیدی تازه از چند طریق ، بسیار جالب توجه وقتی که صحبت از فیلمبرداری می شود پیتر سوشیتسکی . زیر ایروین کرشنر جهت ، امپراتوری از نظر بصری فیلم جالب تری است اما با لحن داستان مطابقت دارد. این دیگر یک داستان قهرمانان در مقابل اشرار نیست - پیچ و تاب دارت ویدر مرزهای خوب و بد را از بین می برد و این در نحوه انتخاب داستان توسط دوربین توسط کرشنر منعکس می شود.

ما همچنین در اینجا بیش از چند لحظه نمادین داریم ، از کل سکانس هوت گرفته تا نبرد چراغهای لوک / دارت ، تا سرنوشت نامعلوم هان سولو. هر سکانس در خدمت کلیت است و اگرچه فیلم در صورت قضاوت به عنوان یک فیلم کامل مستقل ، کمی رغبت دارد ، اما همچنان یک فیلم مهم و پیشگام در سالنامه سینما است که نشان می دهد دنباله ها نیازی به بازی ندارند طبق قوانین هرکسی

2.) جنگ ستارگان: آخرین جدی

تصویر از طریق لوکاس فیلم

به من گوش کن. با نیرو بیدار می شود ، جی جی آبرامز شخصیت های جدید مهیج را معرفی کرد و بنیان بزرگی را بنیان نهاد که می توان سه گانه جدیدی از آن ساخت. اما اگر انتظار داشتید ریان جانسون توپ را بردارید و با یک بدوید امپراتوری حمله می کند دوباره خواندن ، آخرین جدی بیداری بی ادبانه بود به جای قدم زدن در قلمرو آشنا یا حتی بازی با آن جنگ ستارگان نیروهای، آخرین جدی خود یک دنباله کاملاً اصلی ، جسورانه و روح انگیز است. مطمئناً تعجب آور است ، اینکه داستان و شخصیت ها را به مکان های جدید و غیرمنتظره می برید ، اما تصمیمات ریشه در شخصیت ، توسعه طرح یا موضوع دارد. ممکن است با آن مخالف باشید ، اما نمی توانید بگویید که در متن فیلم ساخته شده با دقت که جانسون در کنار هم قرار داده ، منطقی نیست.

این شخصیت و مضمون است که جانسون واقعاً در اینجا ناخن می زند. آخرین جدی نگاه به گذشته ، اعتراف به اشتباهات و حرکت به جلو است. این چسبیدن به آنچه پیش از این بوده است یا تلاش برای پیروی از بت خود نیست. این در مورد جعل مسیر خود و مهمتر از همه این واقعیت است هر کسی اگر بخواهند به مناسبتی بروند ، توانایی قهرمان شدن را دارد. برای ایجاد تغییر نیازی نیست که شما از خون نجیب متولد شده باشید و یا از طریق ثروتمندی حاصل شده باشید ، شما می توانید یک مکانیک ساده مانند رز باشید و در عین حال تأثیر بسزایی در رفاه حال اطرافیان خود داشته باشید. این فقط قوس ری نیست ، بلکه فین نیز هست ، زیرا او فیلم را می خواهد با خودخواهی خود و ری نجات دهد و پایان می دهد و مایل است جان خود را فدای مبارزان مقاومت کند. این یک تغییر قدرتمند است!

دوباره ، هر تصمیمی در آخرین جدی ریشه در سرویس دهی به داستان ، شخصیت ها و مضامین به بهترین شکل ممکن دارد. پیشرفت Kylo Ren در اینجا کاملاً برجسته ترین فیلم است و آدام راننده اجرای خارق العاده ای را ارائه می دهد که درد ، رنج و ترس این شخصیت را از راه های مهیج و احشایی زنده می کند. کیلو اصیل است که از ری می خواهد به او بپیوندد و کار جدید را شروع کند. او موجود شرور و شروری نیست که بخواهد فقط به خاطر آن بر کهکشان حکومت کند. او پسری است که نسب او معیار غیرممکن را تعیین می کند و کسانی که قرار بود بیشتر از او مراقبت کنند به او خیانت می شوند. او قبل از هر چیز تنهاست ، و در ری روح خویشاوندی پیدا می کند. او همچنین تنها و ناامید است ، اما تصمیم دارد که انرژی را به نور هدایت کند ، تا آنچه را دوست دارد ذخیره کند.

و فیلم سازی فوق العاده است. آخرین جدی نه به دلیل جلوه های تصویری ، بلکه به دلیل نقشه دقیق جانسون که آنها را به نقشه می کشد ، دارای بهترین نبردهای فضایی در کل امتیازات است. حس جغرافیا در آن سکانس آغازین کاملاً استادانه است و این نشان از ترکیب و طراحی فیلم دارد که تحت تأثیر فداکاری شخصیتی که حتی اسمش را نمی دانید ، از نظر احساسی تحت تأثیر قرار می گیرید.

در عمل ، آخرین جدی فقط یک فیلم پر هیجان هیجان انگیز (و خنده دار!) نیست. این یک داستان شخصیت پردازی و تیغ تیز است که در آن تنظیم و بازده همه چیز است و در آن شخصیت ها غنی شده و تغییر می کنند ، نه فقط به عنوان انگیزه های طرح استفاده می شوند. آخرین جدی تصورات ما در مورد قهرمان بودن در هر مرحله را به چالش می کشد ، و اجرای استادانه فیلم ، داستان ساده ، قوس های جذاب شخصیت و قطعنامه های جسورانه است که آن را به دومین بهترین تبدیل می کند جنگ ستارگان فیلم ساخته شده

1.) قسمت چهارم - یک امید جدید

تصویر از طریق لوکاس فیلم

معجزه جزئی جورج لوکاس همچنان بهترین فیلم در این مجموعه است. امیدی تازه این یک داستان فریبنده ساده با استفاده از نمونه های کهن الگویی است که از گذشته های دور وجود داشته است ، اما حساسیت ، جزئیات و تخیل لوکاس که این چیز را با زندگی به وجود آورد ، آن را به قطعه ای مهم از فیلم سازی تبدیل کرده است. با توجه به شیوع آن در فرهنگ ما ، تصور زمانی که در آن دشوار است ، دشوار است جنگ ستارگان یک اسکام نبود ، اما وقتی لوکاس فیلم را می ساخت این یک خطر بزرگ بود. بپذیریم: به ناآگاهانه ، جنگ ستارگان واقعاً عجیب است

یکی از درخشان ترین اتفاقات لوکاس این بود که اساساً این داستان را از دید دو برده R2-D2 و C-3PO بیان کنید. نقطه نظر اصلی از امیدی تازه لوک یا هان سولو نیست - این دو دوستانه هستند که خود را در مرکز یک شورش فزاینده علیه یک دولت ظالم می بینند. آنها ، از نظر طراحی ، بازیکنان بی طرفی هستند ، اما همانطور که droids با سفر اکراه لوک اسکای واکر عجین می شود ، مخاطب نیز چنین می کند. علاوه بر این ، در کری فیشر شاهزاده خانم لیا ، لوکاس یک قهرمان زن به ما می دهد که می تواند خودش را نگه دارد و در بسیاری از موارد گردن همراهان مرد خود را نجات می دهد.

راه های زیادی وجود دارد که این چیز می تواند به طرز وحشتناکی اشتباه پیش رفته باشد ، و در واقع برخی از پیش نویس های اولیه لوکاس برای آن است امیدی تازه تا حدودی فاجعه بار بود ، اما محصول نهایی یک قطعه فیلم ساز استادانه است که نه تنها مخاطبان را از پشت بام می فرستد ، بلکه برخی از بهترین کارگردانان امروز را وادار می کند که در وهله اول فیلم بسازند. صرف نظر از اینکه پیش درآمدها چقدر بد هستند و یا تغییرات ناامیدکننده لوکاس ممکن است ، تأثیر و تأثیر ورود بنیادی این امتیاز به یاد ماندنی باقی مانده است.