'او هنوز هم معتقد است که می تواند آینده را تغییر دهد': نگاهی به جنگ برای سیاره میمون ها

چه فیلمی را ببینید؟
 
مرور مت در نبرد برای سیاره میمون ها به فیلم جی لی تامپسون در سال 1973 با بازی ردی مک داول ، کلود آکینز و پاول ویلیامز برمی گردد.

[ با طلوع سیاره میمون ها افتتاحیه جمعه ، 11 ژوئیه ، من نگاهی به گذشته می اندازم سیاره میمون ها حق رای دادن فیلم. این بررسی ها حاوی تباه کننده . ]

تا نبرد برای سیاره میمون ها ، این سریال نگاهی کاملاً تاریک از بشریت داشته است. هر عدسی - سیاسی ، مذهبی ، اجتماعی ، تاریخی و فلسفی - دارای نگاهی تقدیرگونه به گونه های ما بود. حتی وقتی که تفسیر کاملاً روشن نبود ، مانند زیر سیاره میمون ها ، لحن غیر قابل تصور بود: همه چیز برای گونه های ما به طرز وحشتناکی به پایان می رسد و هیچ کاری از دست ما ساخته نیست. اما پس از آنکه در طی چهار فیلم ، تماشاگران را تحت فشار قرار داد ، نبرد تصمیم گرفت با اولین فیلم امیدوار این مجموعه رویکرد دیگری را در پیش بگیرد. متأسفانه ، این فیلم هیچگاه جهت گیری جدید و بنیادی خود را به دست نمی آورد. علاوه بر اینکه به صورت سطحی روی فیلم های قبلی کار می کند ، با بدبینی اجباری که باور فیلم به فردایی بهتر را تضعیف می کند نیز در تضاد است.

این فیلم در آمریکای شمالی در سال 2670 میلادی با گرایش مذهبی به عنوان قانون گذار افتتاح می شود ( جان هاستون ) قبل از اینکه بخواهیم خلاصه ای از دو فیلم قبلی را بخوانیم ، می گوید: 'در آغاز ...' سپس مطلع می شویم که به دنبال آن جنگی بین انسان و میمون رخ داد فتح سیاره میمون ها ، اکثر انسانها به دلیل تشعشع حاصل از بمب اتمی در زیر زمین مجبور شدند و آنهایی که تحت تأثیر قرار نگرفتند ، در طبیعت و نیمه هماهنگی با میمون ها زندگی می کردند. اکنون انسان ها گونه هایی با حقوق کمتر هستند و توسط میمون های مبارز ، به ویژه ژنرال آلدو ، مورد آزار و شکنجه قرار می گیرند ( کلود آکینز )

با این حال ، سزار ( ردی مک داول ) هنوز حاکم این جامعه کوچک است و همه اختلافات را حل و فصل می کند. این فیلم با لحظاتی جالب و در عین حال ظریف آغاز می شود که در آن برتری سزار دوباره برقرار می شود ، اما اکنون او به جای انقلابی خشمگین ، رهبر جادوگر است. در تیتراژ ابتدایی ، ما یک شبح زیبایی از سزار را می بینیم که از دور سوار اسب می شود (او تنها میمون فیلم است که سوار یک نفر می شود) و عملکرد عالی مک داول بلوغ شخصیت را منتقل می کند.

وقتی مک دونالد ( آستین استوکر ) ، نماینده انسانها و دوست سزار ، به میمون رئیس اطلاع می دهد که بایگانی در این شهر ویران حاوی فیلم هایی از کورنلیوس (مک داول) و زیرا است ( کیم هانتر ) ، سزار مجبور است که این سوابق را پیدا کند ، نه تنها برای دیدن والدین خود ، بلکه همچنین برای یادگیری در مورد آینده. با این حال ، انسانهای جهش یافته ، اکنون توسط فرماندار کلپ هدایت می شوند ( Severn Darden ) ، شهر افتاده را اشغال کرده و در صورت مشاهده میمون مقابله به مثل می کنند. سزار ، مک دونالد ، و مشاور ارشد سزار ویرجیل ( پل ویلیامز ) برای نفوذ به بایگانی پیاده روی می کنید و اگرچه موفق به یافتن نوارها می شوند ، اما توسط انسان کشف می شود و باید از ویرانه ها نجات یابد.

بعد از بتمن مقابل سوپرمن چه فیلمی است

جی لی تامپسون به کارگردانی بازگشت ، و مهارت او یک بار دیگر درخشان می شود زیرا او موفق می شود یک فضای متمایز و لحنی ناراحت کننده با تقریبا بی پول ایجاد کند. هر میمون بودجه کمتری نسبت به بودجه قبلی بود ، علی رغم موفقیت در گیشه در حق امتیاز. نبرد بودجه کوچک بود ، اما تامپسون مخاطبان را به عمق فضای لانه جهش یافته ها می کشاند ، و این یک مخالف قابل توجه با محیط آفتابی و ادنی سزار است. زیر زمین غرق در سایه است ، سالن ها کلاستروفوبیک است و تقریباً همه چیز با استفاده از زاویه های هلندی شلیک می شود. نام ویرجیل هرگز مناسب تر از زمانی نیست که این سه نفر به این جهنم سقوط کنند.

گرچه میمون ها و مک دونالد قادر به فرار هستند ، کولپ این مسئله را یک تحریک جنگ می داند حتی اگر گروه سزار هرگز قصد مقابله با انسانها را نداشته باشند. با کنجکاوی ، وقتی سزار برمی گردد ، در واقع از اطلاعاتی که به دست آورده استفاده نمی کند. درعوض ، اقدامات وی بهانه ای را برای آلدو برای آمادگی برای جنگ فراهم آورده است. او یک شورای مخفی برگزار می کند تا در مورد برنامه های غصب سزار و رفتن به جنگ با انسانها بحث کند ، اما وقتی پسر سزار کرنلیوس او را شنید ( بابی پورتر ) ، او تلاش می کند میمون جوان را بکشد. آلدو و گوریل های دیگرش از صحنه فرار می کنند و مادربزرگ ، لیزا ، شامپانزه سخت آسیب دیده را پیدا می کند ( ناتالی تروندی )

این حرکت سزار را از عمل نقشه دور می کند ، و به آلدو اجازه می دهد تا هنگامی که گوریل جنگجو اعلام حکومت نظامی می کند ، افراد روستا را جمع می کند و آنها را به یک قفس عظیم الجثه کنترل می کند. در همین حال ، کولپ و سربازانش به سمت دهکده میمون ها شلیک می کنند و در راه یک گوریل را می کشند در حالی که دیگری موفق به فرار می شود و از آمدن انسان ها به روستا خبر می دهد. صحنه برای یک نبرد بزرگ ، یا حداقل به اندازه نبردهایی که تولید کوچک می تواند فراهم کند ، فراهم شده است.

با این حال ، این اشتباه همانند بسیاری از فیلم های اکشن دیگر است - شخصیت هایی که دوست نداریم یا جنگ آنها با یکدیگر مهم نیست. مطمئناً ما نسبت به انسانها هیچ گونه ترحمی احساس نمی کنیم (واقعیتی که به نوع خود بسیار احمقانه است) ، سزار در کنار بالین کورنلیوس است و بنابراین ویرجیل تنها شخصیت اصلی خوب روی زمین است. نبرد ادامه دارد و تا زمانی که کورنلیوس درگذشت - که فاش کرد توسط انسان کشته نشده است ، این بدان معناست که حتما توسط میمون ها بوده است - سزار به میدان نبرد می رود و از استراتژی خود برای هدایت جامعه خود به پیروزی استفاده می کند.

نبرد برای سیاره میمون ها یک فیلم نسبتاً کوتاه است (برش تئاتر 86 دقیقه است) و حدود یک سوم آن صرف قطعه های کم بودجه می شود. تامپسون با توجه به بودجه اندک خود بهترین کاری را که می تواند انجام می دهد ، اما طول این صحنه ها به وضوح جذابیت برای روشن کردن مجموعه ای است که در تاریکی غوطه ور شده است. فتح اعضای جوان مخاطب را ترسانده بود ، و نبرد تلاشی بود برای جلب دوباره آنها با صحنه های اکشن مهیج و نه خشونت آزار دهنده فیلم قبلی.

با این حال ، فیلم هنوز پر از لحظاتی است که اندیشیدن قسمت های قبلی را دارد. اوایل فیلم ، آبه معلم ( نوح کین ) در تلاش است تا به جامعه نحوه نوشتن را بیاموزد ، اما وقتی آلدو و گوریل های دیگرش کلاس را خراب می کنند ، آبه فریاد می زند ، 'نه!' ما می فهمیم که این کلمه ای است که انسانها مجاز به گفتن آن به میمون ها نیستند زیرا این یادآوری بردگی آنها است. این 'N-word' جدید است و این فیلم همچنین آشکارا تعجب می کند که آیا این باعث می شود انسان های این روستا به شهروندان درجه دو تبدیل شوند زیرا آنها تابع قوانین میمون ها هستند. متأسفانه ، فیلم هرگز بر اساس این مفهوم بنا نمی شود.

این فیلم کمی عمیق تر به این مسئله می پردازد که خشونت وقتی مردانی مانند کلپ و میمون هایی مانند آلدو به زمین می روند اجتناب ناپذیر است یا نه. 'آیا کشتن صحیح است تا خیر و صلاح غالب شود؟' موسیقی سزار. او در تلاش است تا راهی را برای دور کردن تاریخ میمون از قوس ظالمانه ، خود تخریبی تاریخ بشر کشف کند ، که یکی از دلایل مجبور شدن وی برای بازدید از بایگانی و یادگیری آینده مردمش است. در حالیکه در رفتن و فتح اظهار داشت که تاریخ غیر قابل تغییر است ، نبرد می خواهد باور کند که اگر تاریخ به درستی ارزیابی شود ، می توان مسیر آن را تغییر داد. ویرجیل با گفتن به مک دونالد همین نظر را دارد که آینده مانند بزرگراهی با مسیرهای بی نهایت است. متأسفانه ، هیچ کس پاسخ نمی دهد که دانستن اینکه آیا آینده تغییر کرده است تا رسیدن به آن آینده غیرممکن است.

یک لحظه هیجان انگیز وجود دارد که در آن فیلم اشاره می شود که با نشان دادن اینکه تاریخ توسط برندگان نوشته شده است ، تقدیرگرایی در فیلم های قبلی را ادامه خواهد داد. ما در یاد گرفتیم در رفتن که آلدو کسی بود که شورش را آغاز کرد ، نه سزار. نبرد این احتمال را می دهد که سرانجام آلدو و گوریل هایش زمام امور را به دست گیرند و پیروز شدگان تاریخ را با آلدو به عنوان ناجی میمون ها بازنویسی کردند.

این فیلم تا پایان ممکن است این تنش را حفظ کند ، وقتی پس از نبرد ، سزار می فهمد که آلدو مسئول مرگ کورنلیوس است و بنابراین اولین و ترسناک ترین قانون میمون را نقض کرد: 'میمون هرگز میمون را نمی کشد'. حتی اگر فیلم با صحنه های اکشن که برای مدت طولانی طولانی ادامه دارد در نقاطی خسته شده است ، سزار و آلدو در شاخه های یک درخت مسابقه شدیدی دارند. در حالی که به نظر می رسد قصد صحنه این است که آینده میمون ها توسط پیروز تصمیم بگیرند ، اما واقعاً هیچ راهی برای پیروزی آلدو وجود ندارد. حتی اگر او سزار را بکشد ، جامعه میمون ها هرگز از آلدو پیروی نمی کنند زیرا او مقدس ترین قانون آنها را زیر پا گذاشت. حداکثر ، سزار با کشتن آلدو نشان خواهد داد که میمون ها هرگز نمی توانند از مردان بهتر باشند. هنگامی که آلدو و سزار برای مرگ مبارزه می کنند ، مکدونالد به یکی از اسیرانش می گوید: 'حدس می زنم شما می توانید بگویید آنها تازه به نسل بشر پیوسته اند.'

بجز نبرد واقعاً وارد مبارزه نمی شود. در عوض ، با افتادن آلدو به جای کشته شدن توسط سزار ، رای ممتنع می دهد. سوال سزار از 'آیا کشتن شر درست است تا خیر غالب شود؟' از طریق اتفاقات اجتناب شده است. برخی از بینندگان می توانند این استدلال را مطرح کنند که سزار با امتناع از نجات آلدو ، او را کشته است ، اما پس از آن ما به جای موضع قاطع در زمینه های فنی کار داریم. قبلی میمون فیلم ها اعتماد به نفس داشتند که تصمیم بگیرند نبرد اجتناب می کند. بین ابهام و دوگانگی تفاوت وجود دارد ، و نبرد دومی را انتخاب می کند.

بهترین فیلم های ترسناک آمازون پرایم

پاول ده اسکریپت اصلی برای نبرد سیاره میمون ها این مشکل را نداشت همانطور که ویژگی Blu-ray اشاره کرد ، بینایی ده بدون شک تاریک بود. در فیلمنامه خود ، سزار با به دست گرفتن یک تخت سلطنت و تبدیل شدن به یک پادشاه بی رحم ، مسیر قوانین دیگر را دنبال کرده است. در یک نقطه در فیلم نامه ده ، فیلمنامه سزار را چنین توصیف می کند که 'مانند هیتلر فریاد می زند' (ص 50). ده ، که در جنگ جهانی دوم زندگی می کرد ، دیدگاه بسیار تلخی نسبت به بشریت داشت. این یک دید منسجم را از نیمه دوم سال فراهم می کند زیر و در کل در رفتن و فتح (یا حداقل از طریق فتح پایان اصلی). خود نبرد برای سیاره میمون ها ادامه طبیعی آنچه پیش از این بود بود.

فیلم نامه ده رد شد و نویسنده فیلمنامه بیش از حد بیمار بود و نمی توانست ادامه دهد جان ویلیام کورینگتون & جویس هوپر کورینگتون به هیئت مدیره آمد تا نه تنها در داستان ده ساخت ، بلکه نتیجه تئاتر را نیز گرفت فتح و سعی کنید آن را به سمت چشم انداز امیدوار کننده برای آینده هدایت کنید. به اعتبار آنها ، آنها همچنین سعی کردند برخی از نکات سنگین تر را در هم تنیده کنند ، اما متن آنها فاقد تعهد ده بود و استودیو دیگر مایل به حمایت از چنین رویکرد بدبینانه ای نبود. نبرد بنابراین مانند یک تصویر به خطر افتاده احساس می شود که موضوعات پیچیده را به برنامه های تصادفی کاهش می دهد. وقتی با مقیاس کوچک تصویر همراه شوید ، نبرد در تاریخ میمون بیشتر از یک لحظه مهم احساس یک درگیری جزئی می کند.

در حالی که نبرد می تواند در مورد تغییر آینده صحبت کند ، این امید با طرح پشتیبانی نمی شود. ویدیوی کرنلیوس و زیرا نمی توانند در بایگانی ها نمایش داده شوند مگر اینکه آنها در سال 3955 از این سیاره نابود شده خارج شوند. این سیاره هنوز محکوم به فنا است ، اما نبرد دوگانگی است زیرا صحنه آخر کودک و میمون را نشان می دهد که یکدیگر را تحت فشار قرار می دهند و سپس دوربین به سمت مجسمه سزار در حال گریه حرکت می کند زیرا قطره ای آب روی گونه مجسمه می غلتد. در حالی که فیلم های قبلی اراده داشتند که یک نتیجه گیری قاطع و قاطع انجام دهند ، نبرد موضوع را به مخاطب واگذار می کند.

صرف نظر از اینکه شما شخصاً نسبت به طبیعت انسان و آینده ما چه احساسی دارید ، بهترین است میمون فیلم ها با اطمینان ایده های قدرتمندی را دنبال می کنند که مخاطب را مجبور می کند سوالات دشوار و پاسخ های ناراحت کننده را در نظر بگیرد. آنها نه تنها به این دلیل که ما را به دنیای جدید و موقعیت های هیجان انگیز منتقل می کنند ، بلکه همچنین به دلیل پذیرش مفاهیم جذاب علمی تخیلی عالی هستند. پنجمین میمون این فیلم همیشه در آستانه پیروی از میراث قوی حق رای دادن است (حتی زیر ، اگرچه عمیقا دارای نقص است ، اما همچنان پر سر و صدا است) و من با این اعتقاد فیلم مبنی بر امیدواری به آینده مخالف نیستم. من این احساسات را تحسین می کنم. اما هرگز استدلال قانع کننده ای برای این عقیده مطرح نمی کند. این فیلم همیشه از آرزوهایش خجالت می کشد ، چه از کتاب مقدس باشد (علاوه بر خطوط ابتدایی ، فیلم دارای مضمون کائن و هابیل گنگ است) ، تاریخی یا جامعه شناختی. نبرد برای سیاره میمون ها سعی کرد تا تاریخ فرانچایز را دنبال کند اما مسیرهای مختلفی را طی کرد ، اما هرگز به مقصد قدرتمند چهار فیلم قبلی نرسید. اما حداقل آن واقعاً آرزو داشت روح اصلی را در آغوش بکشد میمون حماسه در مورد بازسازی نمی توان همین حرف را زد.

رتبه بندی: C +

[فردا: بازسازی سیاره میمون ها ]

سایر مطالب: