‘Hook’: چه اتفاقی می افتد وقتی یک بزرگسال از فیلم بچه های اسپیلبرگ بازدید می کند؟

چه فیلمی را ببینید؟
 
منتقدان هنگام انتشار 'هوک' متنفر بودند. از کودکی آن را دوست داشتم. با چشمانی تازه دوباره تماشا کنید ، آیا عشق باقی می ماند یا من * گلم * بزرگ شده ام؟

[ توجه: این سرمقاله در ابتدا در تاریخ قبلی منتشر شده بود ، اما در انتظار انتشار نسخه Spielberg در حال ارسال مجدد است Ready Player One.]

قلاب یکی از جالب ترین ورودی های کارگردان است استیون اسپیلبرگ فیلمبرداری درخشان. از نظر بسیاری از او به عنوان یکی از بدترین فیلم های زندگی حرفه ای او شناخته می شود ، این فیلم در سال 1991 با موفقیت در گیشه ، اما نقدهای تند آغاز شد ، و دشوار است که به فیلم بعدی اسپیلبرگ نگاه نکنیم - پارک ژوراسیک - همانطور که پاسخی مستقیم به انتقادها راه او را به دنبال داشت قلاب . خود کارگردان حتی الان اعتراف می کند که او طرفدار فیلم نیست ، اما شکاف جذابی در آگاهی عمومی وجود دارد. از هرکسی که بزرگسال بود کی بپرسید قلاب بیرون آمدند و آنها به شما خواهند گفت که این وحشتناک است ، اما در هنگام آزادی با کسی که کودک یا پیش از نوجوانی بود صحبت کنید و آنها احتمالاً چیزی جز پرستش از پیچ و تاب اسپیلبرگ در مورد پیتر پن داستان.

من محکم در اردوگاه دوم هستم ، اما از آنجا که ندیده بودم قلاب در طول سالها ، من فکر کردم که آیا اگر بخواهم با چشمانی تازه آن را تماشا کنم ، سعی می کنم تا آنجا که ممکن است عینی باشد ، نظر من در مورد فیلم تغییر می کند؟ آیا دلتنگی عشق من را حفظ می کند قلاب دست نخورده ، یا آیا من اکنون فیلم را با ذهنیت بدبینانه تری می بینم ، که در آن آن شگفتی کودکانه کنار گذاشته شد ، و نقص فیلم را با کمترین کیفیت بازخرید باقی می گذارد؟

تصویر از طریق TriStar Pictures

مثل تقریباً هر کس دیگری در سن من ، من هم وسواس داشتم قلاب در اوایل دهه 90 به وضوح می توانم به یاد داشته باشم که گوش می کردم جان ویلیامز بارها و بارها با استفاده از شمشیر روفیو در دست ، روی سی دی گل می زند ، و تمام مبارزه های دزدان دریایی را با موسیقی متن شخصی خودم بازی می کند و من را وارد فیلم می کند. من به شدت می خواستم در آن مهمانی کیک های رنگارنگ شرکت کنم ، آرزو می کردم که مجموعه گسترده وسایل شرورانه و عجیب و غریبی را که پسران گمشده اختراع کرده بودند ، داشته باشم و مستعد فریاد زدن 'Bangarang!' باشم. در حالی که از پشت نیمکتم پریدم.

نکته خنده دار این است که به نظر می رسد این یک تجربه رایج در میان افراد همسن من است (خوب ، شاید نه کاناپه پرش). به وضوح قلاب در یک دوره رشد بسیار خاص عصبی را با افراد زده است ، و درک دلیل آن خیلی سخت نیست. مجموعه هایی که اسپیلبرگ برای سکانس های Neverland ساخته بود ، عظیم و از نظر کودک جادویی بودند. ساختمان جهانی چشمگیر است ، زیرا اسپیلبرگ یک Neverland را ساخت که سرسبز با رنگ و شخصیت های بزرگتر از حد زندگی است که توسط یک بازی زنده شده است داستین هافمن ، باب هوسکینز ، و رابین ویلیامز ، که در دوره حرفه ای خود دوره چشمگیرتری را پشت سر می گذاشت.

تصویر از طریق TriStar Pictures

در واقع، قلاب نوعی نقطه عطف برای ویلیامز است که به دنبال سه تصویر شدید - انجمن شاعران مرده ، بیداری ها ، و پادشاه فیشر کودک درونی او را پیدا کرد تا پیتر پن بزرگسال را زنده کند. او دنبال می کرد قلاب با اجرای نمادین در علاladالدین و خانم دوبت فایر ، و این همان بازیگوشی حیله گرانه است (حتی وقتی که احمق است) که فکر می کنم من و بسیاری دیگر در تصویر او از پیتر بانینگ به آن پاسخ دادیم.

اما اکنون در بزرگسالی چگونه فیلم مقاومت می کند؟ من تمام تلاشم را کردم تا دلتنگی شدید نسبت به تصویر را در جدیدترین ساعت بازی کنار بگذارم و کاستی های آن در واقع آشکارتر شود. یک چیز خیلی طولانی است. در 144 دقیقه این چیز با شروع و پایان بیش از حد زیاد پر می شود ، و احساس گام زدن اسپیلبرگ از بین می رود - از نظر عقاید ، چشمگیر است که این فیلم به عنوان یک جوان به من توجه زیادی می داد. اولین برخورد پیتر و هوک کاملاً تعجب انگیز است و تمام هوا تا زمانی که بانینگ از روی جولی راجر پرتاب نمی شود ، از تصویر خارج می شود.

تصویر از طریق TriStar Pictures

بین شخصیت های مختلف نیز اختلاف عجیبی وجود دارد. صحنه های کمیک تاریک بین هوک و اسمی بعضی اوقات احساس می کنند که از یک فیلم کاملاً متفاوت گرفته شده اند ، در حالی که سکانس های پیتر با پسران گمشده - حداقل در ابتدا - در آستانه ملودرام قرار دارند. و جولیا رابرتز به سختی در نقش Tinkerbell غلط است ، با بازیگر بازیگری که تلاش می کند با احساس شیطنت به بازی آغشته شود و کوتاه بیاید.

این واقعیت نیز وجود دارد که این داستان بسیار کمی منطقی است. هنگامی که پیتر به دنیای واقعی بازگشت ، اسپیلبرگ هاسکینز را به عنوان یک خیابان شوی نشان می دهد ، سعی می کند پیشنهاد کند که کل سکانس Neverland را می توان به عنوان یک رویای گسترده توضیح داد. اما بسیاری از عوامل دیگر (خاطرات بچه ها ، اعتقاد وندی به واقعی بودن نورلند و غیره) همه این ها را 'ثابت می کند' در واقع اتفاق افتاده است ، بنابراین مفاهیم رویایی گیج کننده است.

بنابراین بله ، عینی ، قلاب برخی از مشکلات جدی و هنوز ، همانطور که دوباره داشتم آن را تماشا می کردم ، وقتی پسرهای گمشده 'Rufiooooo' خود را شروع کردند ، نمی توانستم جلوی لبخند کشیدن روی صورتم را بگیرم. شعار می داد ، یا در حالی که تود بات خود را به یک توپ تبدیل می کرد و یک سری دزدان دریایی را دست به دست می شد ، یا هنگامی که پیتر سرانجام فکر خوشحال خود را پیدا کرد و به آسمان آسمان پرواز کرد و به سمت موضوع سر به فلک کشیده جان ویلیامز پرواز کرد. از نظر عینی ، این فیلم عالی نیست ، اما تعجب از همه چیزهایی که من را در کودکی خسته کرده بود ، هرگز مرا ترک نکردند.

تصویر از طریق TriStar Pictures

واقعاً یک احساس عجیب است. من بعنوان کسی که برای امرار معاش فیلمها را تماشا و تحلیل می کند ، مطمئناً الان بیشتر از کودکی درک می کنم و می توانم ببینم چرا منتقدان - و خود اسپیلبرگ - به نوعی متنفر هستند قلاب ، اما کمی موازی با سفر پیتر در فیلم ، این هجوم احساسات پس از بازبینی دوباره به من برگردانده شد. ناگهان یادم آمد که چرا اینقدر وسواس داشتم قلاب در وهله اول ، و چرا آن را تحت تاثیر قرار چنین قوی است. ناگهان دوباره بچه شدم.

دلتنگی روی حیله و تزویر است. این می تواند درک فرد را چنان عمیق کند که دیدن عینی چیزها غیرممکن شود. اما چیزی در مورد وجود دارد قلاب که تقریباً از نوستالژی فراتر رفته است. دلیل اینکه این فیلم با وجود بی احترامی گسترده منتقدین در سینماها کاملاً مورد ستایش قرار گرفت ، وجود دارد و دلیل آن هم این است که امروز ادامه دارد. است قلاب یک فیلم خوب؟ نه واقعا. اما حتی همانطور که نقایص آن را با وضوح فراوان می بینم ، این واقعیت را که این فیلم باعث خوشحالی من می شود نفی نمی کنند. واقعاً ، داستان جدی احمقانه شاد ، لعنتی. این چیزی است که نمی تواند - و نباید - از بین برود.