نقد و بررسی 'آخرین روزها در کویر': یوان مک گرگور دو وظیفه را به عنوان عیسی و شیطان می کشد

چه فیلمی را ببینید؟
 
یوان مک گرگور در این برداشت منحصر به فرد و در عین حال آهسته ، آخرین روزهای روزه 40 روزه عیسی را در نقش عیسی و شیطان بازی می کند.

[ این باز ارسال پست من است آخرین روزها در کویر نقد و بررسی از جشنواره فیلم Sundance 2015. این فیلم امروز با اکران محدود افتتاح می شود. ]

کتاب مقدس پرفروش ترین کتاب در همه زمان ها است و بنابراین در طول سال ها بسیاری از اقتباس ها و تفسیرهای هنری بسیاری از داستان های موجود در داخل وجود داشته است. داستان عیسی بدون شک یکی از مشهورترین داستان هاست ، و گرچه علاقه ناگهانی به فیلم هایی با مضمون کتاب مقدس ، برخی از اقتباس های کاملاً ساده را نشان داده است ، نویسنده / کارگردان رودریگو گارسیا درام آخرین روزها در کویر با شرح وقایع روزهای آخر روزه 40 روزه خود در صحرا ، دیدگاه منحصر به فردی از عیسی مسیح می گیرد. ایوان مک گرگور هم عیسی و هم شیطان را بازی می کند (که به او 'شیطان' می گویند) در یک اقدام کند ، اما در نهایت جالب توجه یکی از شاخص ترین افراد تاریخ را نشان می دهد.

این فیلم در اواخر پیاده روی بیابانی عیسی اتفاق می افتد ، و هنگامی که ما با او ملاقات می کنیم هنوز به نظر نمی رسد آنچه را که به دنبالش بود پیدا کرده است: راهنمایی. او هنوز از پدرش به دنبال پاسخ است ، اما در عوض خودش مدام از روی شیطان می دود ، بازیگر مک گریگور نیز هست که پر از طعنه و وسوسه است. تشنه و خسته ، سرانجام با یک خانواده کوچک روبرو می شود: پدر ( هند های سیاران ) ، یک پسر (ستاره در حال ظهور) تای شریدان ) ، و یک مادر بسیار بیمار ( آیلت زورر ) نام آنها هرگز داده نمی شود و در عوض به سادگی پسر ، پدر و مادر خوانده می شوند. با ملاقات با پدر ، از عیسی دعوت می شود که برای مدتی در کنار خانواده بماند.

فیلم هایی که ممکن است در سال 2016 از دست داده باشید


همانطور که خانواده را بهتر می شناسد ، عیسی نیز درک مسائل آنها را شروع می کند. پسر آرزو دارد که به اورشلیم برود و زندگی خودش را بسازد ، اما پدرش طرفدار بیابان است و قصد دارد پسرش به ساخت خانه خود در این نزدیکی کمک کند و با جمع آوری و فروش سنگ راه پدرش را دنبال کند. پسر مانند پدر به ناامیدی خود به عیسی اعتماد می کند و عیسی در وسط گرفتار می شود. یک شب ، دیو با عیسی شرط می بندد: اگر بتواند گره از مشکلات خانواده باز کند ، دیو او را برای ادامه سفر تنها می گذارد.

تصویر از طریق تصاویر گسترده سبز

آنچه در پی می آید ، یک حرکت کند ، گاهی است هم یک داستان قابل تأمل ، اما در نهایت این یک داستان تحقق بخش است. گارسیا از این تعامل بین عیسی و خانواده (به طور خاص پسر و پدر) به عنوان راهی برای انتقال رابطه دشوار خود عیسی با پدرش استفاده می کند و همه چیز کاملاً غیرمنتظره و تا حدودی تکان دهنده به پایان می رسد. فقط کمی شعار است که گاهی به آنجا بروید.

مک گرگور به عنوان شخصیت های دوتایی عالی است و این صحنه ها بین عیسی و شیطان جذاب ترین صحنه ها هستند. تنش ضعیف است و با این وجود مکالمات بین این دو کاملاً بحث برانگیز نیست. آنها هر دو از قدرت یکدیگر مطلع هستند و به همین دلیل کارت های خود را تقریباً نزدیک به جلیقه ها بازی می کنند ، صرفه جویی در چند مورد صمیمیت محافظت نشده. من با 90 دقیقه مک گرگور در مقابل مک گرگور کاملاً سرگرم می شدم. و در حقیقت ، وسوسه آنقدرها موثر نیست مگر اینکه طرف مقابل حداقل تا حدی موافق به نظر برسد ، و لازم به ذکر است که وسوسه های ارائه شده در آخرین روزها در کویر همانهایی که در کتاب مقدس به عیسی پیشنهاد شده است نیستند - کمی بیشتر درون گرایانه هستند.

بازی مک گرگور در نقش عیسی مسیح با تعمق ، درون نگری و ناامیدی ساکت است ، اما تصویر او از دیو نیز هوشمندانه است. او پوشیده نیست ، با آرایش پوشیده نشده یا در اثر شعله های روشنایی روشن نشده است. در عوض ، دیو تقریباً آینه ای دقیق از خود حضرت عیسی (صرفه جویی برای چند قطعه جواهر) است ، که نشان دهنده پتانسیل او برای ایجاد راهی متفاوت است - راهی که در آن او پدر خود را انکار می کند.


تصویر از طریق تصاویر گسترده سبز

همچنین لازم به ذکر است که امانوئل لوبزکی فیلمبرداری بسیار شگفت انگیزی است. فضای وسیع سرزمین که در بیابانهای کالیفرنیا فیلمبرداری شده است ، بیانگر وضعیت روحی و روانی تنها عیسی است و در اینجا چند عکس وجود دارد که به راحتی آرواره می کنند ، نه تنها برای زیبایی بلکه از نظر موضوعی. لوبزکی به برخی ضربه می زند واقعاً مفاهیم جالب اینجا

و با این حال ، فیلم بسیار آهسته حرکت می کند و به قسمتهایی کشیده می شود ، بیشتر به این دلیل که تمام پویای خانواده به طور موضوعی کاملاً جمع نمی شود تا اینکه بعد از فیلم. من هر وقت مک گرگور و مک گرگور روی صفحه بود روی صندلی خود بالا می رفتم ، اما بعضی از صحنه های مربوط به پدر یا پسر احساس می کردند که آنها کشیده می شوند. آنها کاملاً خالی از لطف نیستند زیرا در انتها همه با هم ادغام می شوند ، اما فیلم تمایل دارد در مراقبه کمی خیلی طولانی

آوردن چیز جدیدی در داستان عیسی مسیح کار سختی است ، اما گارسیا موفق می شود پرتره ای بی نظیر از مرد ارائه دهد که نه افترا آور است و نه بیش از حد قابل احترام است. این یک فیلم جذاب است که با تمایل به سرگردانی در مکان ها تا حدودی مانع می شود ، اما نتیجه گیری مهیج آن تأثیر ماندگاری از خود به جای می گذارد.

رتبه بندی: ب