ess Shadow and Bone’s Jessie Mei Li و Sujaya Dasgupta در مورد تنوع سریال Netflix

چه فیلمی را ببینید؟
 
آنها همچنین در مورد نحوه تلفیق سریال شخصیت های 'شش کلاغ' با داستان 'سایه و استخوان' صحبت می کنند.

بازگشت به اقتباس نتفلیکس از سایه و استخوان سال گذشته در بوداپست مشغول فیلمبرداری بود ، من توانستم به همراه چند خبرنگار دیگر از مجموعه بازدید كنم. علاوه بر اینکه می توانستیم صحنه اصلی را از فینال مشاهده کنیم و در اطراف برخی از مجموعه های عملی قابل توجه گشت بزنیم ، ما توانستیم با بازیگران صحبت کنیم جسی می لی (آلینا استارکوف) و سوجایا داسگوپتا (زویا نازیالنسکی) در یک محیط گروهی. در طول مصاحبه ، آنها هرکدام در مورد کسانی که بازی می کنند صحبت کردند ، نحوه ترکیب سریال با یکدیگر شش کلاغ شخصیت های با سایه و استخوان داستان ، چرا آنها آلینا را نیمی از شو هان و نه فقط یتیم راوکان ، تنوع بازیگران ، چگونه آنها یاد گرفتند که قدرت علمی کوچک خود را رقص کنند ، چرا می لی و بن بارنز (که نقش دارکینگ را بازی می کند) می خواست رضایت خود را به رابطه آنها ، تصور Shadow Fold و موارد دیگر اضافه کند.

اگر با آن آشنا نیستید سایه و استخوان ، این مجموعه بر اساس مجموعه کتاب های پرفروش در سراسر جهان توسط نویسنده است لی باردوگو و تهیه کننده و مجری برنامه های اجرایی است اریک هایزرر ، نویسنده فیلم علمی تخیلی ورود . برخلاف کتابی که بر اساس آن ساخته شده است ، این مجموعه در واقع دو مجموعه کتاب Bardugo را ترکیب کرده است - سه گانه ماجراجویی فانتزی سایه و استخوان و دوگانه شش کلاغ ، که از نظر زمانی بعد از وقایع رخ می دهد سایه و استخوان علی رغم اینکه در همان جهان قرار گرفته اند هایزرر گفت برای ساخت این اثر آنها اساساً داستان های پیش درآمد را برای شخصیت های اصلی شش کلاغ در این فصل - Kaz ، Inej و Jesper - اختراع کردند تا در کنار آنچه در سایه و استخوان خط داستان.

این سریال در جهانی جنگ زده اتفاق می افتد که یک سرباز فرومایه و یتیم به نام Alina Starkov (Mei Li) به طور تصادفی قدرت خارق العاده ای را که در او زندگی می کند ، از بین می برد که می تواند به نجات سرزمین او کمک کند و کشورش را آزاد کند. آنچه شما نیز باید در مورد آن بدانید سایه و استخوان آیا این جهان دارای سربازان جادویی معروف به گریشا است که قدرت های مختلفی دارند و یک ابر سیاه و سفید عظیم (معروف به Shadow Fold) که صدها مایل از شمال و جنوب می گذرد و عبور از آن به دلیل موجودات درون زمین بسیار خطرناک است. در حالی که می توانید تلاقی کنید ، مثل این است که با زندگی خود رولت بازی کنید. سایه و استخوان توسط تولید شده است شاون لوی 's 21 Laps Entertainment و همچنین ستاره آرچی رنوکس (مالین اورتسف) ، فردی کارتر (کاز برکر) آمیتا سومان (غفا دیگر) ، کیت جوان (جسپر فاهی) ، جولیان کوستوف (فدیور کامینسکی) و دانیل گالیگان (نینا زنک).

سرانجام ، قبل از رفتن به مصاحبه با جسی می لی و سوجایا داسگوپتا ، اگر سایه و استخوان تریلر ، من اول آن را تماشا می کنم. به شما کمک می کند جهان و آنچه راجع به آنها صحبت می کنید را درک کنید.

سایه و استخوان 23 آوریل وارد نتفلیکس می شود.

پرسش: زویا در کتاب اول نسبت به آلینا بسیار جذاب است. با سایه و استخوان و شش کلاغ ترکیب ، آیا هنوز هم نقش او است؟

SUJAYA DASGUPTA: بله تقریباً مانند یک طرف دیده می شود که شما فقط یک طرف زویا را در کتاب اول می بینید. از آنجا که او یک دختر متوسط ​​است ، و واقعاً آلینا را خیلی دوست ندارد اما فکر نمی کنم در کتاب اول اینقدر آشکار باشد که کمی بیشتر نمایان شود. اما منظورم این است که او به یک سفر واقعی می رود ، و من فکر می کنم لی باردوگو این را گفت و همچنین اینکه زویا یکی از شخصیت های مورد علاقه او برای نوشتن بود. زیرا او فقط به نوعی تغییر می کند و به یک سفر واقعی می رود و همچنین به عنوان یک بازیگر بسیار خوب است که به نوعی در آن غرق شوم و ببینم که کجا شروع می کند و این فقط یک قوس ثروتمندتر برای او است.

و او تغییر می کند. این یک سفر واقعی دوست داشتنی است که او ادامه می دهد و انگیزه های خود را درک می کند و به نوعی دوست دارد آن را خیلی بیشتر کند و عمق بیشتری به او اضافه کند. چه چیزی او را انسانی می کند و چرا این کارها را انجام می دهد ، چرا لنا را دوست ندارد ، چرا که در کتاب های اول بسیار پست است ، واقعا جالب است که به نوعی در آن تحقیق کنم و اینکه چرا او چگونه است. بنابراین من فکر می کنم او یک شخصیت زرق و برق دار است. اما بله دختر اول بسیار پست ، بسیار پستون ، که همیشه برای ما سرگرم کننده بازی است و بسیار سرگرم کننده است.

آیا می توانید مثل یک خلاصه داستان کلی درباره نقطه شروع سفر و کاری که هر یک از شخصیت ها انجام می دهند ، بیان کنید؟

جسی می لی لی: در آغاز سایه و استخوان ، ما خود را در راوکا می یابیم که کشوری است که توسط این ناحیه تاریکی ، که توسط یک زن بدعت سیاه ، که یک گریشا بسیار قدرتمند بود ، ایجاد شده است ، به دو نیم شده است. و پر از هیولا است. بنابراین ، جایی که متوجه می شویم آلینا یک نقشه بردار در ارتش اول است. بنابراین ارتش اول ارتش است که هیچ قدرتی ندارد ، شما فقط نوع کلی سرباز پیاده پادشاه را می شناسید. و زویا در ارتش دوم است ، یعنی ارتش که توسط ژنرال کریگان هدایت می شود و همه آنها گریشا هستند.

همه شخصیت ها را پیدا می کنیم و آنها در حال اسکیف هستند ، یکی از این قایق های بادی که از Shadow Fold عبور می کنند و زویا یکی از رانندگان است. و آلینا فقط خودش را از طریق یک سری اتفاقات ناخوشایند پیدا کرده است ، و همچنین در کف است. بله ، بنابراین این همان جایی است که ما شروع می کنیم ... جایی که داستان عشق ما شروع می شود [بخندید].

مرتبط: اینجاست که چرا 'سایه و استخوان' نتفلیکس پس زمینه آلینا را تغییر داد تا او را نیمه شو کند

بهترین برنامه های تلویزیونی که تماشا نمی کنید

تصویر از طریق Netflix

شنیده ایم که بیشتر بازیگران همه کتابها را خوانده اند. جالب ترین قسمت در مورد ادغام این دو مجموعه کتاب در یک نوع داستان چیست؟

MEI LI: در واقع خیلی جالب است زیرا شیوه ساخت آنها این نمایش است شش کلاغ شخصیت های متناسب با سایه و استخوان داستان با نوع پیش درآمد خاص خود. اما این واقعا هوشمندانه است که چگونه آنها این کار را انجام داده اند زیرا شما تقریباً می توانستید بخوانید سایه و استخوان دوباره ، و به نوعی هیچ چیز تغییر نکرده است ، حتی با روشی که آنها در شخصیت ها اضافه کرده اند. تقریباً مثل این است که شما فکر کنید ، 'اوه ، اما آنها در آن زمان آنجا بودند ، مثل اینکه شاید فقط پشت آن دیوار بودند یا هر چیز دیگری.' بنابراین راهی که آنها موفق شده اند به گونه ای دزدکی حرکت کنند بسیار جالب توجه است. و فقط تلاقی این است که همه در یک زمان همه را ملاقات کنند. آره جلسه ای فرضی [می خندد]. آره نه ، خیلی عالی است

DASGUPTA: بله ، زیرا این هیچ داستان داستان را از بین نمی برد سایه و استخوان مجموعه ها و چیزهایی که فقط ، به آن اضافه می کند.

MEI LI: من به نوعی فریب خورده ام ، زیرا واضح است که همینطور است سایه و استخوان به صورت اول شخص نوشته شده است و شما می دانید که همه چیز را از دیدگاه آلینا می بینید اما شخصیت های دیگری از یک داستان متفاوت با داشتن آنها ، می دانید که دیدگاه آنها واقعا جالب است.

جسی من شخصیت آلینا را می شناسم ، آنها کمی او را تغییر دادند تا نصف شو شود. خوب بیایید کمی در مورد آن بشنویم و اینکه چگونه در نهایت برای بازی در این نقش انتخاب شدید؟

MEI LI: بله ، واقعاً جالب بود زیرا بدیهی است که در کتاب او فقط یک یتیم راوکان تنها است. اما آنها واقعاً در این مجموعه به نوعی تقویت کرده اند که این جنبه جنگ زده کشور است. و بدیهی است که راوکا در حال جنگ با شو هان است. من فکر می کنم آنها می خواستند کمی سختی بیشتری برای تربیت علینا اضافه کنند ، شما می دانید که او نه تنها یتیم است بلکه یتیمی است که به نظر دشمن می رسد ، بنابراین می دانید که او واقعاً در یتیم خانه ای که بزرگ شده است طرد شد و به همین دلیل او و مال دور هم جمع شدند ، بدیهی است که آنها همچنین دوست داشتند مال نژاد مختلط باشد ، بنابراین ، می دانید ، این دو نفر دو نژاد دارند ، همانطور که می گویند ، به نوعی اشتراکات بیشتری با یکدیگر دارند.

خوب بود شما می دانید که صحنه هایی در آن وجود دارد ، می دانید ، در اولین قسمت هایی که می دانید به نوعی می بینید که آلینا دارد که مردم مانند نظرات نژادپرستانه به او و چیزهای دیگر می گویند. واقعاً جالب بود که آنها این را اضافه کرده اند و من فکر می کنم این چیزهای بیشتری برای درک اینکه او به عنوان یک شخص کیست و چرا احساس لیاقت نمی کند چیزهای زیادی اضافه می کند. از آنجا که سفر او شروع می شود به عنوان 'من هیچ کس نیستم ، شما می دانید که من فقط یک خارجی هستم' تا ناگهان مانند 'نه ، این جایی است که من متعلق به من است'.

اما در مراحل آزمایش ، به یاد می آورم که ممیزی را به آژانس خود برسانم و به شکستی که داشتم نگاه می کردم: 'اوه ، من هرگز نقش های نژادی مختلط پیدا نمی کنم ، همیشه یکی یا دیگری هستم و هرگز به اندازه کافی چیزی نگاه نمی کنم.' و شما می دانید که من به یاد می آورم که کتابها را نگاه می کردم ، آنها را نخوانده بودم ، و مانند فنار نگاه می کردم ، و مانند 'شبیه من نیستم' بود.

بنابراین واقعاً جالب بود و شما می دانید که آنها در سراسر جهان جستجو کردند. من فکر می کنم آنها چیزی حدود هزار ارسالی داشته اند. صدها نوار و مواردی از این دست بنابراین فکر کردم که هرگز چنین چیزی را نخواهم گرفت. اما واقعاً عالی بود و فقط خیلی خوب است ، زیرا من به دختران جوانی که 13 سال دارند فکر می کنم ، مثل من می دانستم که در آن سن قابل تأثیر ، افرادی را نمی بینید که نماینده شما باشند. من داشتم با این زنی که می شناسم صحبت می کردم و او دو خواهرزاده هاپا دارد و او مانند آنها دوست دارد سایه و استخوان و آنها آنقدر هیجان زده شده اند که آلینا مانند آنها خواهد شد. بنابراین بله ، خوب است که بتوانید آن را بیاورید و فقط. این واقعا یک بازیگر متنوع است.

تصویر از طریق Netflix

پایان نگهبانان صحنه اعتباری کهکشان 2

DASGUPTA: این بازیگران بسیار متنوعی هستند! بله ، ما همیشه در مورد نوعی صحبت می کنیم که چقدر مترقی و درست نوع صحبت های آنها با این نمایش در مورد تنوع و طیف وسیعی از شخصیت ها ، ظاهر و قومیت هایی است که آنها در این دنیا قرار می دهند. چون می تواند در هر جایی باشد. و شما می دانید که آنها با داشتن افرادی از زمینه های مختلف مختلف و واقعاً در سراسر جهان ، به عنوان یک بازیگر ، یک بافت بسیار غنی اضافه می کنند.

MEI LI: بنابراین ، چون هر دو اینگونه است ، بعضی از آن ها ، در برخی موارد در مورد نژاد مردم صحبت می شود ، مانند واضح است که با آلینا و من به نوعی فکر می کنم ، با اینج نیز. اما پس از آن نیز یک طرف وجود دارد که یک مسئله مهم نیست. شما می دانید که اینها همه افراد مختلفی از سراسر جهان هستند که واقعاً جالب است.

یکی از مواردی که از تعجب اریک گفتم متعجب شدم این بود که همه هشت فیلمنامه قبل از فیلم نوشته شده اند ، که بسیار غیرمعمول است. بنابراین کمی در مورد داشتن هر هشت فیلمنامه صحبت کنید ، من فرض می کنم که آنها را قبل از فیلمبرداری تهیه کرده اید؟

MEI LI: خوب نه ، آنها را گرفتیم. بنابراین فکر می کنم من ، خودم و آرچی می دانیم که اول بیرون آمدیم و فکر می کنم وقتی به اینجا رسیدیم دو مورد اول را داشتیم و بعد تقریباً در بلوک اول بلوک بعدی نداشتیم. بنابراین واقعاً شما می دانید هر بار که سرانجام برای آنها اعزام شدیم یک و دو ، سه و چهار و پنج و شش و هفت و هشت گرفتیم. بنابراین من فکر نمی کنم که ما هشت ماه را شاید تا ماه نوامبر بخوانیم.

DASGUPTA: ما نوعی از اسکریپت ها را به صورت قطره ای تغذیه می کردیم بنابراین مانند 'آه خدای من اریک' نداشتیم

MEI LI: و همه ما دقیقاً مثل چت گروهی در آنجا هستیم ، 'امگ آیا آن را خواندی؟' احتمالاً بود ، می دانید ، ما آنها را از قبل دریافت کرده بودیم ، اما مانند نوع ، ما همچنان که کار را ادامه می دادیم در حال کشف چیزهایی بودیم. اما ممکن است هر از چندگاهی ، یکی از بخشها کمی اشاره به اینجا بکشد و بله. 'این لباس برای آن چیز است' و شما مانند 'چه چیزی؟' متاسف؟' اما واقعاً می توانید بگویید که می دانید اکنون همه آنها را خوانده اید و تقریباً همه آنها را تمام کرده اید ، همه چیز خیلی خوب جمع می شود. چیزهایی که در ابتدا به آنها اشاره می شود دوباره برمی گردند و این فقط یک نوع اپیزود و خیلی منزوی نیست. این یک داستان کامل است ، و شما می دانید که نقوش و چیزهایی وجود دارد که مدام برمی گردند و فقط به خوبی جمع شده اند.

آیا شخصیت هایی از طرف کتاب ها وجود دارد که طرفداران از دیدن آلینا در ملاقات و تعامل با آنها تعجب کنند؟

MEI LI: خوب منظور من بیشتر شخصیت های این شخصیت است شش کلاغ فکر می کنم برای طرفداران بسیار هیجان انگیز باشد. می دانید که تقریباً در بخشی از داستان آلینا به برخی از شخصیت های کتاب ها نقش های مختلفی داده شده است. و بنابراین من فکر می کنم برخی شخصیت ها هستند که مانند 'هی ، اما او این کار را نکرد' یا 'او نبود او نبود' یا هر چیز دیگری ، اما آنها موفق به تغییر آن شده اند ، بنابراین من فکر می کنم خوانندگان از کتابی که شبیه آنها خواهند بود ، شاید کمی 'اوه جان ، من انتظار چنین چیزی را نداشتم.' اما واقعاً به خوبی انجام شده است.

تصویر از طریق Netflix

شما بچه ها هر دو گریشا هستید ، آیا برای نشان دادن علم کوچک خود ، رقص را آموختید ، وقتی کارگردانی باد را کنترل می کردید چه احساسی داشتید که هدایت شوید؟

DASGUPTA: خیلی عالی. ما نوعی رقص رقص از تیم بدلکاری و چیزهای دیگر دریافت می کنیم و این درست مثل این است که ، می دانید ، فعالیت های مختلف برای هر کاری که انجام می دهید ، مانند نوع وزیدن زویا در بادبان ها یا انفجار آلینا یا هر چیز دیگر ، می دانید. همه چیز چیزهای مختلفی است و شما می دانید تیم جلوه های ویژه و همه چیز مانند آنها فقط چیزهای زیادی را به آن اضافه می کنند به طوری که احساس می کنید خیلی زیاد جلوی چشمتان اتفاق می افتد. که خیلی باحاله

بهترین فیلم های آمازون پرایم ژوئیه 2019

MEI LI: بله ، می دانم که شما فقط چنین کاری کرده اید.

DASGUPTA: و شما کاملاً احساس قدرت می کنید مانند اینکه به معنای واقعی کلمه این کار را انجام داده اید. و این مثل این بود که 'امگ من همین کار را کردم' و بله فقط بله شگفت آور است. آیا موارد مختلفی یاد گرفتید؟

MEI LI: بنابراین با من کمی متفاوت است زیرا در آغاز ، قدرت Alina وقتی احساس می کند ظاهر می شود. این از روی عمد نیست بنابراین مانند یک واکنش احساسی است. و چیزهای زیادی وجود داشت زیرا شما می دانید که آنها همه اینها را داشتند ... تیم بدلکاری ما شگفت انگیز بود ، بسیاری از آنها کار کردند دکتر استرنج و مواردی از این قبیل واضح است که شما تقریباً شبیه نوارهای حرکتی دست هستید. و بنابراین آنها می توانند با تمام این فعال سازی های مختلف برای گریشا های مختلف مواجه شوند. شما می دانید که Squalors یک حرکت دست خاص دارد و سپس Heartrenders یک حرکت متفاوت دارد.

اما ما به نوعی با آلینا درگیر شدیم تقریباً به یک معنا که مثلاً ، این نوع مهربانی بود ... تیم بدلکاری به من گفت ، فقط با آنچه در آن لحظه برای تو طبیعی احساس می شود ، می دونی عصبانی هستی. بنابراین ، آنچه درست احساس می شود ، انجام دهید. بنابراین اغلب اوقات بیشتر کارهایی که در این نمایش انجام می دهم فقط همان چیزی است که درجا ساخته ام. بله ، بنابراین جالب خواهد بود زیرا منظورم مواردی بوده است که ما کاری را به صورت گسترده انجام داده ایم و من مانند 'خوب که اکنون با آن ازدواج کرده ام ، باید این کار را ادامه دهم' اما واقعاً خوب بوده است زیرا این بدان معنی است که شما می دانید ، به ویژه مخاطبان سفر آلینا را مشاهده می کنند. و من فکر می کنم وقتی او به نوعی شروع به استفاده از قدرت خود در میانه راه می کند و می آموزد که در این زمینه کمی مهارت بیشتری داشته باشد. این کاملاً عالی نیست ، که یک انتخاب آگاهانه بود در حالی که تا پایان ، شما می دانید که حرکات محکم تر هستند.

DASGUPTA: آنها هنوز در آنجا نیستند ، آنها به نوعی خشن و آماده هستند تا گریشا دیگر. ما آن را یاد گرفته ایم ، سال ها را با استفاده از این فعال سازی ها صرف کرده ایم. بله ، ما می دانیم که چه کاری انجام می دهیم و این یک حرکت کاملاً تخصصی است.

MEI LI: تقریباً مثل این است که این منطقه واقعاً ثبت نشده باشد زیرا قبلاً هیچ کس احضار کننده خورشید نبوده است ، بنابراین تقریباً خوب است ، فقط ، من دوست دارم که این ماده ارگانیک باشد ، و من فقط می توانستم آن را جبران کنم. بدیهی است که تیم بدلکاری همیشه در آنجا بود ، اگر من می گفتم ، 'سلام این خوب به نظر می رسد؟' بله ، خیلی عالی است بعضی از قطعات گریشا خیلی جالب به نظر می رسند.

تصویر از طریق Netflix

آیا می توانید کمی در مورد رابطه بین Alina و Darkling صحبت کنید ، که به طور کلی سنگ بنای عظیم سریال است و همچنین به نوعی پیدا کردن این پویایی با بن بارنز است.

MEI LI: بله ، منظورم این است که من فکر می کنم راهی که آنها انجام داده اند. و من نمی دانم که این اسپویلر است یا نه ، اما بدیهی است که آنها رابطه ای از نوع دارند. و من فکر می کنم آنها موفق شده اند این کار را به نوعی انجام دهند ... یک مکالمه بزرگ بزرگ درباره من و بن انجام شد ، ما در مورد رضایت صحبت کردیم. زیرا بدیهی است که این کتاب می گوید مانند نوعی شرور است مانند 'اوه ، من می خواهم شما را بگیرم'. اما ما درمورد نوع انتخاب آلینا با تهیه کنندگان و مجری برنامه مان اریک گفتگوهای زیادی داشتیم. که 'من این را می خواهم' و مجبور به او نیست. من فکر می کنم واقعاً جالب بود که کنار هم قرار دادن آن و استفاده از آن در عمل ، صحنه ها را جالب تر کرده است نه اینکه فقط مثل این باشد که 'این اتاق تاریک است و حالا می خواهم شما را بگیرم.'

من و بن خیلی خوب کنار هم قرار گرفتیم ، بنابراین خیلی سرگرم کننده بود و وقتی مجبور باشید مثل صمیمی و چیزهای دیگر باشید ممکن است کمی ناجور باشد اما کاملاً اینطور نبود. واقعاً خیلی سرگرم کننده بود. همچنین داشتن تفاوت بین رابطه آلینا و کیریگان و رابطه آلینا و مال خنده دار است و تقریباً مجبور به بازی در این دو نوع متفاوت نقش است. بنابراین انجام این نوع کارهای شیرین مانند عشق خالص شیرین واقعاً سرگرم کننده بوده است. و پس از آن ، بیشتر شبیه به چیزی است که من نباید 'مرتب کردن بر اساس موارد.

مثل یک یا دو روز که از فیلمبرداری به یاد می آورید. آیا مانند چیزی وجود دارد که واقعاً برجسته باشد.

DASGUPTA: همه اینها خیلی جالب بوده است

MEI LI: خیلی جالب بود. فکر می کنم روزی که برای من برجسته باشد احتمالاً صحنه ای است که با هم داشتیم. ما و سوجایا صحنه ای با هم داریم که فیلمبرداری آن بسیار سرگرم کننده بود زیرا همانطور که قبلاً گفتید شخصیتهای ما یکدیگر را دوست ندارند و بدیهی است که من فقط به خاطر می آورم که همه چیز بسیار هیستریک است. مثل نگاه کردن به تو مثل اینکه از تو متنفر شدم که واقعاً سخت بود.

DASGUPTA: از آنجا که جسی فقط نگاهم می کند و می خندد ، می دانید که سعی می کند مرا ببوسد یا هر چیز دیگری. بله ، این جالب بود.

MEI LI: بله ، آن روزها سرگرم کننده است و فقط در بسیاری از صحنه ها و موارد جالب وجود داشته است تا جایی که ، می دانید ، مطمئناً در دو قسمت اول می دانید که ما کل اردوگاه ارتش را داریم ، و این فقط دیدن مقیاس همه چيز. شما حتی نیازی به عمل هم ندارید چون مثل هم هستید ، اوه نگاه کنید یک بز وجود دارد. اینها 300 نفری هستند که آنجا هستند.

DASGUPTA: بهشت ​​بازیگران بود ، اینطور نیست. درست مثل این بود که همه چیز به شما داده شد. چیز زیادی به تخیل باقی نمانده است ، فقط تا آخرین جزئیات و همچنین زیبایی بود. و فقط کار با همه ، به خصوص به عنوان یک گروه و همچنین آن روزهای گروهی ، زمانی که ما بیرون بودیم و مکان های شگفت انگیز ، و شما به نوعی نمی دانید که گاهی اوقات و چیزها کجا هستید و کاملاً در این دنیا هستید. شما فقط همه با هم هستید

MEI LI: و همیشه آن لحظه جادویی وجود دارد که به طور معمول در حدود ساعت 4 بعد از ظهر است که هر کسی ذهن خود را از دست می دهد وقتی شما 13 ساعت کار می کنید. همیشه این ساعت طلایی است.

تصویر از طریق Netflix

از طرفی بهشت ​​بازیگر بودن ، Shadow Fold تمام صفحه سبز بود. بنابراین ، پیدا کردن انگیزه بدون اینکه بدانید چه شکلی است ، چگونه بود؟

DASGUPTA: منظور من این است كه كتاب ها به نوعی توصیف گسترده ای از آنچه شما می دانید به شما می دهند ، این به نوعی تصور شما از دنیایی كه در آن زندگی می كنید پر شده است. بنابراین شما باید از این قبیل چیزها استفاده کنید. اما مواردی مانند صفحه سبز ، من قبلاً واقعاً با صفحه سبز کار نکرده ام ، اما در مدرسه نمایش شما باید با تخیل خود بازی کنید و آن را تمرین کنید. کارگردان به شدت در شبیه سازی شبیه شما مشارکت دارد ، و اینگونه صدا می زند 'حالا این اتفاق می افتد ، این و آن را تصور کن' و سپس شما می دانید که ماشین های بادی و همه چیز در مورد صدا ، نور و همه چیز مانند آن را می دانید بنابراین هنوز احساس می کنید کاملا غوطه ور شده اید اما تخیل شما دیوانه می شود. اما پس از آن Fold و همه چیز از این قبیل ، می توانید از کتاب ها مانند بدترین ترسناک ترین مکان قابل تصور تصور کنید. مانند ، هیولاهای ترسناک الاغ و مواردی از این قبیل.

با ری و کیلو رن ارتباط دارند

MEI LI: واقعاً عجیب بوده است زیرا مثل شما من هرگز صفحه سبز یا مواردی از این قبیل را انجام نداده ام و با چیزهایی که در آنجا نیستند ارتباط برقرار می کنم. این همیشه فقط در مورد گرفتن مثل است ، 'من به چه چیزی نگاه می کنم ، کجاست؟' اما شما می دانید که یاد می گیرید و خدمه نیز بسیار شگفت انگیز هستند. همه همیشه آماده هستند و می گویند مانند 'خط چشم خود را به اینجا تغییر دهید و کمی بهتر خوانده می شود' و مواردی از این دست. بنابراین ، بسیار سرگرم کننده بوده است. واقعاً جالب خواهد بود که ببینید آیا به نظر می رسد چیزی شبیه به تصور همه ما باشد. فکر کنم بشه

آیا شما هیچ پرویز دیده اید؟

MEI LI: ما بسیاری از هنرهای مفهومی و پیش نمایش ها و موارد دیگر را دیده ایم و بسیار شگفت انگیز است.

کمی سوال زبانی است. بدیهی است که تعداد زیادی از بریتانیایی ها در این بازیگران حضور دارند. آیا این نوع لهجه طبیعی است که همه در این Ravka استفاده می کنند و همچنین دوست دارد که چگونه با اصطلاحات روسی بازی کند ، اما به نظر می رسد شیوع آن بسیار زیاد است.

MEI LI: فکر می کنم اینگونه بود ، جالب است آنها فقط با لهجه انگلیس عمل کردند فقط به این دلیل که فکر می کنم این اتفاق به دلیل انتخاب بازیگر اتفاق افتاده است. و من فکر می کنم نحوه کار با Ravkan مطمئناً این است که ، اگر نوعی از منطقه خاصی باشید لهجه بریتانیایی زیبایی دارید. بنابراین ما عمدتا از لهجه های طبیعی خود استفاده می کنیم و شخصیت های مختلف دیگری نیز وجود دارند که Ravkan هستند اما تفاوت کمی دارند. همچنین به این دلیل که در این دنیا مکان واقعی نیست بنابراین می توانید هر لهجه ای را که می خواهید درست کنید. بنابراین شما برخی از آنها را دارید که ممکن است کمی اسکاندیناویایی یا روسی به نظر برسد یا ... ایده آن این است که آنها فقط از مناطق مختلف کشور و مناطق روستایی و چیزهای دیگر هستند.

چرا دفتر لغو شد

DASGUPTA: جالب است جالب است ، اینطور نیست. از آنجا که برخی از مردم اروپا مانند دانمارک و جمهوری چک و مواردی از این دست بودند و آنها لهجه های طبیعی خود را حفظ کردند. شنیدن در برابر نوع اکثریت لهجه های انگلیسی بسیار زیبا است. اما شما آن را خریداری می کنید ، و به نظر می رسد نوعی مبهم است یا بیرون نمی زند یا مواردی از این دست. و از نظر اصطلاحات روسی و اصطلاحاتی مانند لی آن را کمی شبیه به زبان روسی درست می کنند ، اما بعضی از آنها به نوعی نام های راوکان برای این آیه ، برای آیه گریشا هستند. اما وقتی می گوییم به نظر عجیب یا چیز دیگری نمی رسد.

MEI LI: خنده دار بود که ما ... یک تفکیک آوایی از انواع نام ها و کلمات داشتیم. اما نکته جالب این بود که به خاطر دارم اوایل فیلمبرداری خیلی زود بود و مجبور شدم بگویم کتردام. و می دانید ، مخصوصاً در صحنه که سریع آن را می گوید من می گویم Ketterdam و سرپرست فیلمنامه ما که مجارستانی است مانند او ، 'تو درست نمی گویی' و من مثل 'منظورت چیست؟' از آنجا که او راهنمای جلوی خود را گرفته است و او مانند 'سد Ked der' است ، و من مانند 'سد Ked der است اگر شما آمریکایی باشید ، لهجه من نیست. او مانند 'آیا می توانی فقط برای من این کار را انجام دهی ، من فقط باید اطمینان حاصل کنم که همه به طور مداوم این حرف را می زنند' من مثل 'بلا بله Ked der dam' بودم و او مانند 'اوه نه ، این واقعا عجیب بود.' می دانید که ما این نوع کاملاً از اسم های آوایی را داشتیم و همه آنها با لهجه آمریکایی بودند ، بنابراین باید تغییر کرد.

تصویر از طریق Netflix

آیا کلمه ای داشتید که برای شما بسیار دشوار باشد؟

DASGUPTA: من کردم ، واقعاً کردم. Otkazat'sya بود.

MEI LI: سرانجام آن را فهمیدید ، اما بله در هنگام خواندن جدول اختلافاتی وجود دارد ، زمان هایی وجود دارد مانند اینکه همه ما یک مکان را به روشی کاملاً متفاوت می گوییم. عالی بود اما آنها آن را درست دریافت کردند.

DASGUPTA: بله ، در پایان.

از آنجا که هر دو شخصیت شما در کتاب های بعدی رشد می کنند ، این بر نوع بازی شخصیت فعلی خود در دانستن اینکه میراث آنها و بزرگسالان چه کسانی است ، تأثیر داشت.

DASGUPTA: این مورد خوبی است ، زیرا من همیشه به این فکر می کنم مانند این است که اگر شما در حال انجام یک فیلم یا نمایش تئاتر هستید و مواردی از این قبیل خط خود را دنبال می کنید تا بدانید که شخصیت شما به کجا ختم می شود و این نوع فراموش کردن است که اما داشتن آن و سپس کار کردن و ساختن مانند یک قوس و چیزهای دیگر. برای این ، از آنجا که چنین طیف وسیعی از کتاب ها وجود دارد و شما می دانید که این شخصیت کجا می رود ، شما مجبورید تقریباً آن را کنار بگذارید اما از آن به عنوان نوعی ایده پردازی برای کاراکتر کاراکتر کردن او و مواردی از این دست استفاده کنید. . بنابراین این زمانی است که به آن کمک می کند و این زمانی است که به نوعی اتفاق می افتد ، اما شما همیشه باید فراموش کنید که کجا به پایان می رسد یا چه اتفاقی برای او می افتد در غیر این صورت ، در غیر این صورت تقریباً وقتی به ابتدای نمایش می آیید ، فقط نوعی پایان را بازی می کنید ، و ، می دانید ، همیشه به طور مداوم ما را از هیچ یک از اتفاقات یادآوری می کند [هنوز]. او چیزی را که قرار است اتفاق بیفتد نمی داند. مخاطبان را در آن سفر با خود بیاورید زیرا باید برای آنها جدید و جدید باشد. بله ، داشتن چنین انبوهی از اطلاعات و چیزها بسیار جالب است و شما همیشه باید به نوعی اجازه دهید که اطلاعات در آن رها شود ، اما پس از آن نیز بگذارید که ادامه یابد.

MEI LI: این برای آلینا همان چیز است زیرا شما می دانید ، در سه گانه ، او چنین قوس دارد. و این شما می دانید که اگر من هرگز کتابهایی را نمی خواندم که فکر می کردم فکر می کنم ، می دانید که در پایان سریال او به این مرحله رسیده است ، در حالی که در واقع ، او احتمالاً تازه به اینجا رسیده است ، از نظر قدرت و چگونگی مطمئن. بنابراین تقریباً مانند سقف من اینگونه است که ما می خواهیم در این مجموعه به آن برسیم و رشد بیشتری در آنجا وجود دارد. از آنجا که مجبور نیستید سنگین بروید ، همه را [در ابتدا] ندهید. بله ، نه ، این یک نوع جالب است که می دانید به کجا ممکن است همه چیز ختم شود. این همیشه هیجان انگیز است زیرا شما می دانید چه اتفاقی می افتد. جایی که آنها می توانند به پایان برسند.

سایه و استخوان 23 آوریل وارد نتفلیکس می شود.